بازخوانی قیام و نهضت حضرت اباعبدالله الحُسَيْنُ عَلَيْهِالسَّلامُ با بررسي سخنان آن بزرگوار
بخش چهارم: راز و نیاز با حضرت حق
حضرت اباعبدالله الحُسَيْنُ عَلَيْهِالسَّلام مناجات با خداوند در كنار قبر جد بزرگوارش
امام شب دوم براى دومين بار به زيارت قبر جدش نايل شد و با خداوند چنین مناجات نمود:
اَللّهُمَّ اِنَّ هذا قَبْرُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه عليه و آله وَاَنَا ابْنُ بِنْتِ نَبِيِّكَ وَقَدْ حَضَرنى مِنَ اْلامْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ. اَللّهُمَّ اِنِّى اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ وَاُنْكِرُ الْمُنْكَرَ وأساءلُكَ يا ذَاالْجَلالِ وَالاْ كْرامِ بِحَقِّ الْقَبْرِ وَمَنْ فِيهِ اِلاّ اخْتَرْتَ لى ما هُو لَكَ رِضىً وَلِرَسُولِكَ رِضىً.
خدايا! اين قبر پيامبر تو محمد صلى اللّه عليه و آله است و من فرزند دختر پيامبر تو هستم و براى من پيش آمدى رخ داده است كه خود مى دانى. خدايا! من معروف و نيكى را دوست دارم و از بدى و منكر بيزارم، اى خداى ذوالجلال و الاکرام به احترام اين قبر و كسى كه در ميان آن آرمیده است از تو میخواهم راهى را در پيش روى من گذارى كه سبب خشنودى تو و پيامبر تو است.
امام آن شب را تا صبح با گريه و ناله به عبادت و مناجات با حضرت حق پرداخت.
نكتهها و برداشتها:
- لحن سخن حضرت اباعبدالله الحُسَيْنُ عَلَيْهِالسَّلام در مناجات با خداوند منان با لحن سخن حضرت با جدش رسول الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سَلَّمْ عوض میشود و تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارد؛
- آن بزرگوار در كنار قبر رَسُول اكرم شکایت امتش را به حضرت میکند اما در مناجات با حضرت حق، از خداوند موفقیت طلب میکند؛
- آن بزرگوار در مناجاتش با خداوند تبارك و تعالي، برخلاف سخنانش با پيامبر اسلام، از شكايت سخني نمیگوید، چرا كه شكايت را به چند جا نميبرند؛
- آن بزرگوار در مناجاتش با خداوند تبارك و تعالي، از شكايت سخني به میان نیاورد، چرا كه با پذيرش “وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ” جاي شكايت نبود و اگر هم به نزد پيامبر اسلام شكايت كرد، از عملكرد امت بود، نه گله از شرائط بوجود آمده براي خود؛
- آن بزرگوار در مناجاتش با خداوند متعال گرچه مطالب بسياري را میتوانست بيان كند اما فقط فرمود “خداوندا تو از آن چه براي من پيش آمد است مطلعي” با اين بيان شروع عمل به وظيفه و انجام قرارها كه از قبل تعيين شده بود را اعلام كرد؛
- آن بزرگوار در مناجاتش با خداوند متعال سخن از وظیفه به میان آورد و این به این معنی است که اگر قرار “وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ” هم نبود، برای زنده نگهداشتن اسلام، وظیفه از خود گذشتگی است ولو بلغ مابلغ؛
- آن بزرگوار آن جا که به جد بزرگوارش شکایت میکند به بُعد مظلومیت نظر دارد و آن جا که با خداوند مناجات میکند و توفیق انجام وظیفه طلب میکند به بُعد وظیفه حماسی نظر دارد، بُعدی که صد برابر بر جنبه جنایی آن میچربد و بشریت باید به آن ببالد و افتخار کند؛
- آن بزرگوار كسي نيست كه دست روي دست بگذارد و فقط شكايت امت را به رسول الله بكند، بلكه با بيان اين كه “من اَمر به معروف را دوست دارم و از منكر به شدت بيزارم” براي چندمين بار آمادگي خود را براي حركتي اصلاحي اعلام كرد؛
- آن بزرگوار خدا را به حق پيامبر قسم میدهد كه “راهي را پيش روي من قرار ده كه مورد رضايت تو و رسول بزرگوارت باشد” تا ضمن آمادگي مجدد براي جانفشاني در راه دين، اعلام نمايد هدفش جز رضاي حضرت حق چيز ديگري نيست؛
- آن بزرگوار در حركتش، توفيق عمل به بهترين گزينهها را از خداوند درخواست میکند تا به همگان و خاصه به مدعيان دفاع از اسلام، اعلام نمايد، هر حركتي مطلوب نيست بلكه حركتي مطلوب که به اصلاح جامعه منتهی شود؛
- آن بزرگوار در حركتش “توفيق عمل به بهترين گزينهها” را از خداوند درخواست كرد تا به همگان اعلام نمايد، خداوند است كه توفيق انجام هر خيري، خاصه جهاد و شهادت را عطا مینمايد؛
- آن بزرگوار بعد از شكايت به رسول الله، در كنار قبر جد بزرگوارش به عنوان بهترين اماكن، با راز و نياز و مناجات با حضرت حق درس هاي بسياري را به حماسهسازان میدهد؛
- آن بزرگوار به وسيله مناجات، میخواهد به همه مدعيان مبارزه بفهماند، كه اقدام به خودسازي، توجّه به تهذيب نفس، مبارزه با هواهاي نفس و اخلاق فاسد؛ انسان را در مقابل دشمن برون و درون بيمه و از آسيبها حفط میكند؛
- آن بزرگوار به وسيله مناجات با خداوند، میخواهد به همه فدائيان اسلام بفهماند كه پيوند عميق با مسائل معنوي و اخلاقي، ارتباط، توسّل و مناجات با خالق هستي، توجه به عرفان و معنويت، محو معشوق شدن و نديدن خود در مقابل ذات مقدّس ربوبي و فناء فيالله است كه مجاهدِ راه خدا را در رسيدن به هدف ياري میكند؛
- از مناجات آن بزرگوار در میيابيم كه توجّه و توسّل و ارتباط قلبي با پروردگار عالم، تضمين کننده استحکام و اقتدار نيروهايي است که ميخواهند حماسه ايجاد كنند و جهادي ماندگار داشته باشند؛
- از مناجات آن بزرگوار در میيابيم كه هر چه در گيري بيشتر و مبارزه، نفس گيرتر باشد، دعا و مناجات و ارتباط با خالق هستي بايد بيشتر و عميقتر باشد؛
- آن بزرگوار به وسيله مناجات با خداوند، میخواهد به همه مجاهدان بفهماند كه مناجات با حضرت حق و ارتباط با خالق هستي است، كه جهاد را با عظمت و با شکوه جلوه گر میسازد و حماسه جهاد و شهادت را اثرگذار و ماندگار مینمايد و حماسه ساز را در راهش مستحكم تر میكند؛
- آن بزرگوار به وسيله مناجات با خداوند به ما فهماند که جهاد و شهادت، آفريده و مخلوق عرفان و معنويت است، هرچه عرفان و معنويت قويتر و عميقتر باشد جهاد در مقابل دشمنان كارسازتر و شهادت در راه خدا پرثمرتر است.
حسن صفرزاده تهرانی
دیدگاهتان را بنویسید