نقش بیبدیل قیام حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در پیروزی انقلاب اسلامی و از آن بالاتر نقش اساسی قیام آن بزرگوار در حفظ اسلام و مسلمین برای هیچ کس قابل انکار نیست. از این رو لازم است تا با بررسی سخنان حضرت و تحلیل فرمایشات آن بزرگوار، قیام و نهضت عاشورا بازخوانی شود تا نقش بیبدیل آن در حفظ اسلام و مسلمین به خوبی روشن گردد.
نقش بیبدیل قیام حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در پیروزی انقلاب اسلامی و از آن بالاتر نقش اساسی قیام آن بزرگوار در حفظ اسلام و مسلمین برای هیچ کس قابل انکار نیست. اگر اسلام تا کنون مانده و در آینده نیز محکم و استوار خواهد ماند به برکت قیام حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام است. از این رو لازم است تا با بررسی سخنان حضرت و تحلیل فرمایشات آن بزرگوار، قیام و نهضت عاشورا بازخوانی شود تا نقش بیبدیل آن در حفظ اسلام و مسلمین به خوبی روشن گردد.
بازخوانی قیام با بررسی سخنان حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام
بخش اول: اولین اقدام: فرمایشات حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در جواب والی مدینه
با مرگ معاویه در نیمهی ماه رجب سال 60 هجرى، یزید پسر وى به خلافت رسید و بلافاصله طى نامههایى که به استانداران و فرمانداران در نقاط مختلف نوشت مرگ معاویه و جانشینى خویش را که از دوران پدرش پیش بینى و از مردم براى او بیعت گرفته شده بود؛ به اطلاع آنان رسانید و ضمن ابقاى هریک از آنان در پست خویش، دستور بیعت مجدد از مردم را به آنها صادر نمود و اما برای استاندارى مدینه ولید بن عتبه اضافه بر نامهی عمومی، در یک نامهی اختصاصی، بیعت گرفتن از سه شخصیت معروف که در دوران معاویه حاضر به بیعت با یزید نشده بودند؛ تأکید نمود و نوشت: خُذِالحُسَینُ وَعَبْدَاللّهِ بْنَ عُمَر وَعَبْدَاللّه بْنَ زُبَیر اَخْذاً شَدِیداً لَیسَتْ فیهِ رُخْصَةٌ حَتّى یبایعُوا وَالسَّلامُ؛ در بیعت گرفتن از حُسَینُ و عبداللّه بن عمر و عبداللّه بن زبیر شدت عمل بکار بگیر و هیچ فرصتى به آنان مده.
ولید بن عتبه با رسیدن نامه در اول شب، مروان بن حکم استاندار سابق معاویه را خواست و با وى دربارهی نامه و فرمان یزید مشاوره نمود و او پیشنهاد کرد که هرچه زودتر این چند نفر را به مجلس خود دعوت کن و تا خبر مرگ معاویه در شهر منتشر نشده است از آنان براى یزید بیعت بگیر. ولید بیدرنگ مأمور ویژهی خود را به سراغ آنان فرستاد تا براى امر مهمی به حضور برسند. پیک ولید، هنگامى پیغام را به حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام رساند که عبدالله بن زبیر در مسجد النبی با حضرت به گفتگو مشغول بود. حضرت بعد از شنیدن پیام، با دستور “برو من میآیم” مأمور را مرخص کرد.
عبدالله بن زبیر از این دعوت بى موقع و شبانه به هراس افتاد و امام موضوع را به او توضیح داد و فرمود: اَظُنُّ اَنَّ طاغِیتَهُمْ قَدْ هَلَک؛ فکر میکنم، طاغوت بنى امیه معاویة بن ابى سفیان به هلاکت رسیده و منظور از این دعوت، بیعت گرفتن براى پسر اوست. و بنابر نقل کتاب مثیرالاحزان، امام عَلَیهِالسَّلامُ در تأیید نظریهی خویش اضافه نمود: زیرا من در خواب دیدم که شعلههاى آتش از خانهی معاویه بلند شده و منبرش سرنگون گردیده است.
آنگاه حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به سى تن ازیاران و نزدیکان خاندانش دستور داد که خود را مسلح کرده و به همراه آن حضرت حرکت نمایند و در بیرون مجلس آماده باشند که در صورت لزوم به دفاع بپردازند و خود وارد دارالخلافه گردید.
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام هنگام ورود، به ولید والی مدینه سلام كرد و چون مروان بن حکم که پیش از این، بین وى و ولید کینه و نفرت حاکم بود و در مجلس حضور داشت؛ فرمود: الصِّلَةُ خَیرٌ مِنَ القَطیعَةِ أصلَحَ اللّه ذاتَ بَینِكُما؛ صله رحم بهتر از قطع رحم است، خدا بین شما را اصلاح کند. در این هنگام همان گونه که حضرت پیش بینى فرموده بود، ولید ضمن اعلام مرگ معاویه، موضوع بیعت یزید را مطرح نمود.
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در پاسخ وى فرمود: إِنَّ مِثْلی لا یُعْطی بَیْعَتَهُ سِرّاً، وَ إِنَّما أُحِبُّ أَنْ تَکُونَ الْبَیْعَةُ عَلانِیَةً بِحَضْرَةِ الْجَماعَةِ، وَ لکِنْ إِذا کانَ مِنَ الْغَدِ وَ دَعَوْتَ النّاسَ إِلىَ الْبَیْعَةِ دَعَوْتَنا مَعَهُمْ فَیَکُونُ أَمْرُنا واحِداً. إِنّی لا أَراکَ تَقْنَعُ بِبَیْعَتی لِیَزیدَ سِرّاً حَتّى أُبایِعَهُ جَهْراً فَیَعْرِفَ النّاسُ؛ شخصى مانند من مخفیانه بیعت نمىکند، دوست دارم بیعت من علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بیعت فراخواندى، تصمیم ما و مردم یکسان خواهد بود. من گمان نمى کنم تو به بیعت پنهانى من با یزید، قانع باشى، مگر آن که من آشکارا بیعت کنم تا مردم همگى با خبر شوند. و ولید گفت: آرى چنین است! و حضرت ادامه داد: فَتُصْبِحُ وَ تَرى رَأْیَکَ فِی ذلِکَ؛ پس بگذار صبح شود، تا نظرت در این باره مشخّص گردد.
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام چون خواست از مجلس خارج گردد، مروان که در جلسه حاضر بود، به ولید گفت: به خدا سوگند! اگر حسین هم اکنون از تو جدا شود و بیعت نکند، هرگز چنین فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آن که کشتار فراوانى میان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگیر و مگذار از نزد تو بیرون رود، تا بیعت کند و گرنه گردنش را بزن! امام ناگهان از جایش برخاست و فرمود: یَابْنَ الزَّرْقاءَ أَنْتَ تَقْتُلُنی اَمْ هُو؟ کَذِبْتَ وَاللّهِ وَ اَثِمْتَ؛ اى پسر زن چشم کبودِ بد سیرت! تو مرا مى کشى، یا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه کرده اى!
آنگاه خود ولید را مورد خطاب قرار داد و چنین فرمود: اَیهَا اْلاَمیرُ اِنّا اَهْل بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفُ الْمَلائکةِ وَمَهْبَطُ الرَّحْمَةِ بِنا فَتَحَ اللّه وبِنا یخْتِمُ وَیزیدُ رَجُلٌ شارِبُ الْخَمْرِ وَقاتِلُ النَّفْسِ الْمُحْتَرَمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَمِثْلى لایبایعُ مِثْلَهُ وَلکنْ نُصْبِحُ وَتُصْبِحُونَ وَنَنْظُرُ وَتَنْظُرُونَ اَینا اَحَقُّ بِالْخِلافَةِ وَالْبَیعَةِ؛ اى امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم، خاندان ما محل آمد و رفت فرشتگان و محل نزول رحمت خداست، خداوند اسلام را از خاندان ما شروع و افتتاح نموده و تا آخر نیز همگام با خاندان ما به پیش خواهد برد. اما یزید، مردى شرابخوار است که دستش به خون افراد بى گناه آلوده گردیده است، او کسی است که حریم دستورات الهى را درهم شکسته و علنا و در مقابل چشم مردم مرتکب فسق و فجور گشته است. آیا رواست شخصیتى همچون من با آن سوابق درخشان و اصالت خانوادگى، با چنین مرد فاسد بیعت کند و باید در این زمینه شما و ما آینده را در نظر بگیریم و خواهید دید که کدامیک از ما سزاوار و لایق خلافت و رهبرى امت اسلامى و شایستهی بیعت مردم است.
با سروصدایى که در مجلس ولید پدید آمد و با سخنان قاطعی که حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام، مروان را مورد خطاب قرار داد، همراهان امام احساس خطر نموده و گروهى از آنان وارد مجلس گردیدند و پس از این گفتگو که امید ولید را نسبت به بیعت کردن امام و هرگونه سازش در مورد پیشنهاد وى به یأس و ناامیدى مبدل میکرد، با امام مجلس را ترک کردند.
- تشخیص صحیح و به موقع
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عنوان یک رهبر الهی، با توجه به مصالح اسلام و مسلمین، توطئه را به درستی و به موقع تشخیص داد و دیگران را از توطئه مطلع ساخت و فرمود: اَظُنُ اَنَّ طاغِیتَهُمْ قَدْ هَلَكَ؛ میخواهند برای یزید بیعت بگیرند.
- احساس مسئولیت
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عنوان یک رهبر الهی، بیعت با یزید را توطئه برای اسلام و مسلمین دانست و برای خنثی کردن توطئه در قبال جامعه اسلامی احساس مسئولیت نمود.
- حفظ استقلال و مرز بندی
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عنوان یک رهبر الهی، در عکس العمل به پیغام والی مدینه، استقلال خود را حفظ كرد و هرگز با مدعیان مخالفت با یزید مشورت ننمود و از نوع تصمیم آنها نیز سؤال نفرمود و از گره زدن حرکت خود به روش ایشان، به شدت پرهیز نمود، تا حرکت اصلاحی و ارزشی خود را، از حرکتهای انتقامی یا منفعت طلبانه، به صورت کامل، جدا نماید.
- انتخاب بهترین گزینه
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با شنیدن پیغام والی مدینه گزینههای متعددی در پیش روی داشت، اما در بین همهی گزینهها، بهترین گزینه را انتخاب کرد و به فرستادهی والی فرمود: برو میآیم. حضرت امام فرار را، خواری و خفت دانسته و با انتخاب بهترین گزینه، زمینهی قیام و نهضت را فراهم نمود.
- آمادگی لازم
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در رفتن به دارالخلافه و برخورد با والی مدینه و همراهان وی، با هوشیاری کامل، تمهیداتی را به کار گرفت تا برای هرگونه عکس العمل ناشایست، آماده باشد، بر این اساس30 نفر مسلح در بیرون دارالخلافه مستقر نمود.
- اقدام سنجیده
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام همان گونه که از یک رهبر الهی انتظار میرفت، پس از ورود، بدون دستپاچگی و تحیر، بدور از تعجیل و خامی و بدور از ترس و وحشت؛ بسیار سنجیده و پخته عمل کرد و والی و همراهش را به یكی از آداب اسلامی سفارش نمود.
- برخورد مدبرانه
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عنوان یک سیاست مدار کارکشته، در پاسخ به والی مدینه، اشکال شکلی اقدام وی را بهانه کرد و به خواست والی تن نداد و فرمود: شخصیتى مانند من نباید مخفیانه بیعت كند تو نیز نباید به چنین بیعتى راضى باشى.
- برخورد مقتدرانه
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عنوان یک سیاست مدار کارکشته، محترمانه والی مدینه را به تمكین پیشنهاد خود واداشت و فرمود: وقتی ما را همراه مردم براى تجدید بیعت دعوت كردی؛ تصمیم ما و مردم یکسان خواهد بود. یعنی اگر خواستم بیعت کنم در جمع مردم بیعت خواهم کرد.
- چرخش قهرمانانه
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام همانند یک قهرمان میدان مبارزه، بدون ترس و وحشت و بدون دستپاچگی؛ در برابر قصد خبیث مروان، از موضع قوی و با صلابت برخورد نمود و خطاب به مروان فرمود: یابْنَ الزَّرْقاءِ اَنْتَ تَقْتُلُنى؟ تو میخواهی مرا بکشی یا دیگری؟
- اتمام حجت
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با پرهیز از کلمات چند پهلوی مرسوم در دیپلماسی سیاسی، در برخورد با والی مدینه به صورت صریح و روشن، اتمام حجت نمود و نپذیرفتن بیعت با یزید ملعون را به گونهای مطرح نمود که از شروع یک قیام و نهضت الهی خبر دهد، بر این اساس فرمود: وَلکنْ نُصْبِحُ وَتُصْبِحُونَ وَنَنْظُرُ وَتَنْظُرُونَ اَینا اَحَقُّ بِالْخِلافَةِ وَالْبَیعَةِ.
- بیان شایستگی
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیان موقعیت و جایگاه رفیع خود و خاندان عصمت و طهارت؛ شایستگی خود برای امامت و رهبری جامعه را ترسیم نمود و فرمود: اِنّا اَهْل بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفُ الْمَلائکةِ وَمَهْبَطُ الرَّحْمَةِ بِنا فَتَحَ اللّه وبِنا یخْتِمُ.
- تبیین عدم صلاحیت
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیان وضعیت شرر بار یزید فاسق و خباثت و پستی وی، دلائل عدم صلاحیت وى در جایگاه رهبری جامعه را بیان کرد و دلیل نپذیرفتن بیعت با یزید ملعون را تبیین نمود و فرمود: وَیزیدُ رَجُلٌ شارِبُ الْخَمْرِ وَقاتِلُ النَّفْسِ الْمُحْتَرَمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَمِثْلى لایبایعُ مِثْلَهُ.
- انگیزهی الهی
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام انگیزهی حرکت خود را الهی و برای اصلاح جامعه اسلامی آن زمان معرفی میکند و هیچ انگیزهی دیگری را در آن نقش نمی دهد.
- مخالفت بی ثمر
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیان موضع صریح و روشن خود، ضمن مخالفت با یزید غاصب، به مدعیان مخالفت با یزید فهماند که در برخورد با یزید، حرکتهای انتقامی یا منفعت طلبانه و یا سبک و سیاق شخصی، و سلیقهای، کاری عبث و بیهوده است و با مخالفتشان راه بجایی نخواهند برند.
- تافتهی جدا بافته از رهبر الهی
آنان که در مخالفت با یزید تافتهای جدا بافته شدند و رهبر الهی خود را همراهی نکردند، نتوانستند دین خود را حفظ کنند و از مسیر حق و حقیقت خارج شدند و مصیبت بارتر از آن، این که جامعه اسلامی را به انحراف کشیده و با وارد کردن صدمات بسیار بر جامعه، خیل عظیمی از مسلمانان را به جان هم انداخته و گمراه کردند.
- در انتظار فرصت
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در قیام و نهضتِ بر حق خود، هرگز شروع کننده نبوده بلکه مترصد زمینه و زمان مناسب بوده است و دعوت به بیعت با یزید فاجر توسط والی، زمینهی شروع قیام را فراهم کرد.
- دعوت کوفیان
دعوت کوفیان هیچ نقشی در شروع نهضت حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام نداشته بلکه مردم کوفه وقتی از حرکت امام حسین مطلع شدند، اقدام به دعوت از حضرت نمودند.
- عمل اخلاقی
حضرت اباعبدالله الحُسَین عَلَیهِالسَّلام در معرفی خود و یزید اخلاقی عمل نمود. در بیان شایستگیها، خود را مطرح نکرد و خاندان عصمت و طهارت را معرفی کرد اما در افشاگری سخن از خاندان به میان نیاورد و فقط از یزید ملعون سخن به میان آورد.
دیدگاهتان را بنویسید