
حضرت امام حسن مجتبی عَلَیهالسَّلام بر در سرایش در مدینه می نشست و نیازهای مردم را برآورده می ساخت و مشكلات شان را حل می كرد، هركس كه از آنجا می گذشت اندكی درنگ می كرد تا سخن آن حضرت را بشنود و چهرهاش را ببیند و یاد سیمای رسول گرامی اسلام در ذهنش جان گیرد مردم بسیاری گرداگرد حضرت را فرا می گرفتند و راه عبور بسته می شد و چون امام از این امر آگاه می شد برمی خاست تا مبادا راه دیـگران را بنـد آورد.
دیدگاهتان را بنویسید