بعضی بر این تصور بودند که چون حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام از عاقبت کار بیخبر است دست به چنین حرکتی زده است و حضرت امام با پاسخهایش از این تصور غلط پرده برداشت و به روشنی تفهیم کرد که ممکن نیست رهبر الهی نسبت به عاقبت کاری که میخواهد شروع کند؛ آگاهی نداشته باشد چرا که امام به اذن خداوند تبارک و تعالی، عالم الغیب و الشهادة است.
پس از آنکه جریان مخالفت حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیعت و تصمیم وى به مبارزه و حرکت از مدینهی منوره؛ در میان مردم خاصه در میان خاندان آن بزرگوار مطرح گردید، چند تن از اقوام که بر اثر دلسوزی و برای حفظ جان آن بزرگوار، به حضور آن حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام رسیدند و سازش با یزید را به امام پیشنهاد نمودند!
یکى از افرادی که به حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام پیشنهاد بیعت داد، عَمر اَطرف فرزند امیرمؤمنان عَلَیهِالسَّلام بود که خدمت حضرت امام رسید و چنین درخواست کرد: برادر، برادرم حسن مجتبى از پدرم امیرمؤمنان عَلَیهِالسَّلام چنین نقل نموده است که تو را به قتل خواهند رسانید و من فکر میکنم مخالفت تو با یزید بن معاویه منجر به کشته شدن تو گردد و اگر با یزید بیعت کنى این خطر برطرف خواهد شد و شما از کشته شدن مصون خواهید ماند!
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در پاسخ وى فرمود: حَدَّثَنى اَبى اَنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله علیه و آلهَ اَخْبَرَهُ بِقَتْلِهِ وَقَتْلِى وَاَنَّ تُرْبَتَهُ تَکونُ بِالْقُرْبِ مِنْ تُرْبَتِى اَتَظُنُّ اَنَّک عَلِمْتَ مالَمْ اَعْلَمْهُ؟ وَاللّه لا اُعْطى الدَّنِیةَ مِنْ نَفْسى اَبَداً وَلَتَلْقَیَنَّ فاطِمَةُ اَباها شاکیةً مالَقِیتْ ذُرِّیتُها مِنْ اُمَّتِهِ وَلا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ اَحَدٌ اَذاها فى ذُرِّیتها؛ پدرم از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خبر کشته شدن خویش و همچنین خبر کشته شدن مرا براى من هم نقل نمود و پدرم در نقل خویش این جمله را نیز اضافه نمود که قبر من در نزدیکى قبر او قرار خواهد گرفت، آیا گمان میکنى چیزى را که تو مى دانى من از آن بى اطلاع هستم؟ به خدا سوگند من هیچگاه به زیر بار ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت مادرم فاطمه زهرا از ایذا و اذیتى که فرزندانش از امت جدّش دیدهاند به جدّ خویش شکایت خواهد برد و کسى که با اذیت فرزندان فاطمه زهرا سلام اللّه علیها موجب رنجش و اذیت وى گردد داخل بهشت نخواهد گردید.
بازخوانی قیام عاشورا با بررسی سخنان حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام
بخش چهارم: پاسخ حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به عمر اَطرف
- مخالفتها و جوابها
کسانی که با پیشنهاد خود، قصد جلوی گیری از حرکت حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام را داشتند چند گروه بودند:
- کسانی که (از روی بی اطلاعی، یا با اطلاع از عاقبت کار) جنبههای شخصی قضیه را میدیدند و از روی علاقه و دلسوزی چنین پیشنهادی را به حضرت ارائه می کردند.
- کسانی که تا حدودی از وظایف امامت و رهبرى آگاه بودند اما حال مبارزه و همراهی را نداشتند.
- کسانی که حرکت حضرت را سبب افشای ماهیت منافقانه شان میدانستدند.
- کسانی که حرکت حضرت را مخالف مطامع دنیائیشان میدیدند.
و حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به فراخور پیشنهادات و مخالفتها، جوابهای مختلفی به افراد ارائه نموده است.
- روشنگری
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام ضمن پاسخ افراد، نسبت به پیشنهاد دهندگان هشدار جدی داد و همهی آنان را از عاقبت پیشنهادشان با خبر میساخت.
- عالم الغیب و الشهادة
بعضی بر این تصور بودند که چون حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام از عاقبت کار بیخبر است دست به چنین حرکتی زده است و حضرت امام با پاسخهایش از این تصور غلط پرده برداشت و به روشنی تفهیم کرد که ممکن نیست رهبر الهی نسبت به عاقبت کاری که میخواهد شروع کند؛ آگاهی نداشته باشد چرا که امام به اذن خداوند تبارک و تعالی، عالم الغیب و الشهادة است.
- کسی آگاه تر از امام نیست
بعضی با پیشنهاداتشان خود را آگاهتر از امام معرفی میکردند و حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در پاسخهایش از این تصور غلط پرده برداشت و به روشنی تفهیم کرد که ممکن نیست کسی نسبت به رهبر الهی آگاهتر باشد و امام نسبت به موضوعی آگاهیش کمتر از دیگران باشد.
- منافع شخصی یا مصالح جامعه اسلامی
بعضی با پیشنهاداتشان از حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام میخواستند تا منافع شخصی خود را بر مصالح جامعه اسلامی مقدم شمارد و حضرت امام این خواست نابجا را رد کرد و به روشنی تفهیم نمود که ممکن نیست رهبر الهی با مقدم شمردن منافع شخصی، مصالح جامعهی اسلامی را نادیده بگیرد و از آن غفلت نماید.
- منافع شخصی فدای مصالح جامعهی اسلامی
بعضی با پیشنهاداتشان از حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام میخواستند تا مصالح جامعهی اسلامی را فدای منافع شخصی خود بنماید و حضرت امام این خواست نابجا را رد کرد و به روشنی تفهیم نمود که هر مسلمانی باید منافع شخصی خود را فدای مصالح جامعهی اسلامی بنماید و الا به اسلام و جامعهی اسلامی خیانت کرده است و رهبر الهی از این قاعده مستثنی نیست و هرگز مصالح جامعهی اسلامی را فدای منافع شخصی خود نخواهد کرد.
- خبر از نهضت و قیام
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیان این که هرگز تن به ذلت نمیدهد، ضمن جواب صریح و روشن، برای چندمین بار از وظیفهی رهبری الهی خبر داد و از تصمیم قاطع خود نسبت به حماسهی جهاد و شهادت پرده برداشت و با اتمام حجت، تکلیف همگان را در این مبارزه نفسگیر روشن ساخت.
- مستند سازی دکترین قیام
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام خبر شهادت را مستند به حدیث نبوی نمود تا به روشنی ترسیم نماید که حرکتش فردی و سلیقهای نبوده و با استناد قیام و نهضت خود به فرمایش پیامبر گرامی اسلام، ضمن مستند سازی دکترین قیام، حقانیت حرکت الهیش را ثابت می کند.
- محل شهادت
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با خبر از محل شهادت خود، از انجام و عاقبت حرکت، همهی کسانی که قصد همراهی حضرت را داشتند، مطلع ساخت تا هیچ ناخالصی در قیام نماند و آنان که انگیزههای مادی دارند تکلیف خود را بدانند و رهبر الهی را بیش از آن زحمت ندهند.
- به جای دفاع درخواست تسلیم
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام سخن از شکایت مادرش در نزد رسول الله سخن به میان آورد تا به دیگران بفهماند که با نادیده گرفتن حق معنوی امامت و رهبری توسط سران جامعه، چگونه بر وی ظلم روا داشتهاند و از آن بدتر این که به جای دفاع از حق امامت و رهبری، چگونه مدعیان دینداری وی را به تسلیم در برابر ظلم دعوت میکنند.
- هشدار جدی
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با بیان سنت الهی که “داخل بهشت نخواهد شد کسی که با اذیت فرزندان فاطمه موجب رنجش وى گردد” جامعه و خواص را با هشدار جدی مواجه ساخت، تا از این رهگذر شاید به یاری رهبر جامعه برخیزند و از شقاوت ابدی رهایی یابند.
دیدگاهتان را بنویسید