آداب عمومی حج

حجاج محترم لازم است که آداب عمومی حج را مراعات نمایند.


 

نکته اوّل: پسندیده رفتار کنیم

برای دیگران احترام قائل شویم، دیگران را بر خود مقدم بداریم، در سلام بر دیگران پیشی بگیریم و با دیگران با حسن خلق برخورد نماییم.

 

به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر

به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

 

در امور شخصی دیگران دخالت نکنیم، از استهزای دیگران بپرهیزیم، آستانه تحمل خود بالا ببریم و در برابر رفتار ناپسند دیگران بردبار باشیم و زبان خود را کنترل نماییم.

پیامبر گرامی صلى الله علیه و آله در باره بردباری می‌فرماید: «الْغضَبُ مِفْتَاحُ کلِّ شَرٍّ»([1]) خشم کلید هر بدی است و در برابر تسلط بر زبان می‌فرماید: «أفضَلُ الصَّدَقةِ حِفظُ اللِّسانِ»([2]) برترين صدقه نگهداشتن زبان است.

امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «مَا یَعْبَأُ مَنْ یَسْلُکُ هَذَا الطَّرِیقَ إِذَا لَمْ یکنْ فِیهِ ثَلاثُ خِصَالٍ: وَرَعٌ یحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ حِلْمٌ یمْلِک بِهِ غَضَبَهُ وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ لِمَنْ صَحِبَهُ»([3]) کسی که به حج می‌رود، اگر سه خصلت در وی نباشد مورد عنایت و توجه خداوند قرار نمی‌گیرد: ورع و پارسایی که او را از گناه بازدارد و صبر و بردباری که بتواند خشم خود را در اختیار گیرد و حسن خلق با همراهان.

 

نکته دوّم: صادقانه خدمت کنیم

کمک و خدمت صادقانه به همسفران یکی از ارزش‌های معنوی سفر حج است. پیامبر گرامی صلى الله علیه و آله بزرگ قوم را کسی می‌داند که خدمت گزار آن قوم باشد و می‌فرماید: «سَیدُ الْقَوْمِ خادِمُهُمْ فِی السَّفَرِ»([4]) بزرگ هر قوم خدمت گزار آنان در سفر  است. امام سجاد با کاروان‌هایی مسافرت می‌کرد که آن حضرت را نشناسند تا بهتر بتواند کمک کار کاروان باشد.

در حضور پیامبر سخن از مردی به میان آمد که آدم بسیار خوبی بود و همواره به ذکر خدا مشغول بود، پیامبر سؤال کرد کارهایش را چه کسی انجام می‌دهد؟ پاسخ دادند: ما کارهایش را انجام می‌دادیم، حضرت فرمود همه شما از او بهترید.([5])

اسماعیل خَثْعَمَی گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم در سفر حج، همراهان مرا نزد اثاثیه می‌گذاشتند خود به طواف می‌رفتند حضرت فرمود: «اَنْتَ اَعْظَمُ اَجْراً»([6]) پاداش و اجر تو از آنها بیشتر است. مُرازِم بن حکیم گوید: من با محمد بن مُصادِف هم سفر بودم، وقتی به مدینه رسیدیم من بیمار شدم ووی مرتب مرا تنها می‌گذاشت و به مسجد می‌رفت، امام صادق علیه السلام به محمد بن مصادف پیام داد و فرمود: «قُعُودُک عِنْدَهُ أَفْضَلُ مِنْ صَلاتِک فِی الْمَسْجِدِ»([7]) نشستن تو در کنار او، از نماز خواندنت در مسجد بالاتر و برتر است.

ابان بن تغلب می‌گوید با امام صادق علیه السلام طواف می‌کردم، مردی از اصحاب با اشاره از من خواست تا برای انجام کاری همراه او بروم، لیکن من دوست نمی‌داشتم طواف با امام صادق را رها کنم، وقتی برای بار دوم به من اشاره کرد، امام صادق فرمود ببین چکار دارد،  گفتم: طواف را قطع کنم؟ فرمود: آری،  پرسیدم: اگرچه طواف واجب باشد؟ فرمود: آری.([8])

 

نکته سوّم: صبوری باشیم

ازدحام جمعیت، محدودیت امکانات، محدودیت زمانی و مکانی و برخورد ناشایست دیگران، انسان را کلافه می‌کند، پس با درک صحیح شرایط، صبور و خویشتن دار باشیم و با سعه صدر و بردبارى در طول سفر، سختی‌ها و کمبودها را تحمل کرده و از بى‌تابى و گلایه پرهیز می‌نماید.

 

نکته چهارم: از لغزش دیگران بگذریم

دنبال لغزش‌های مؤمنان نباشید از لغزش دیگران بگذریم پیامبر گرامی صلى الله علیه و آله می‌فرماید: لا تَطلُبوا عَثَراتِ المؤمنینَ؛ فإنّ‏ مَـن تَتَبّعَ عَثَراتِ أخیهِ تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ، و مَن تَتَبّعَ اللّه‏ُ عَثَراتِهِ یَفْضَحْهُ و لو فی جَوفِ بَیتِهِ ([9]) به دنبال کشف لغزش‌های مؤمنان نباشید زیرا هرکس به دنبال لغزش‌های برادر دینی خود برآید؛ خداوند لغزش‌های او را دنبال می‌کند و آن‌کس که خداوند به نبال لغزش‌هایش برآید او را رسوا خواهد کرد گرچه در داخل خانه‌اش باشد.

 

نکته پنجم: تلخی‌های سفر را رها نکنیم

تلخی‌های سفر را فراموش کرده و از بازگو کردن آن، پرهیز کنیم. امام صادق به حاجی که دردسرهای سفر حج را بازگو می‌کرد، فرمود از خوبی‌های سفر بگو امام صادق عليه السلام «لَيْسَ مِنَ الْمُرُوَّةِ أَن يُحَدِّثَ الرَّجُلُ بِما يَلْقى فى سَـفَرِهِ مِنْ خَيْرِ وشَرٍّ»([10]) از مروّت نيست كه انسان آنچه را كه در سفر ديده، از ريز و درشت و خوب و بد، بازگو كند.

 

نکته ششم: از خودپسندی دوری کنیم

از کبر و خودپسندی دوری کنیم. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «کانَ أَبِی یقُولُ مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَیتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْکبْرِ رَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ کهَیئَةِ یوْمَ ولَدَتْهُ أُمُّهُ»([11]) پدرم پیوسته می‌فرمود: کسی که برای حج یا عمره قصد این خانه کند، در حالی که از کبر و خودپسندی بری و دور باشد، همانند روزی که از مادر متولد گردیده، از گناهان پاک می‌شود.

 

نکته هفتم: از اسراف بپرهیزیم

خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم، اسراف را زشت شمرده و مسرف را مذمت کرده است و می‌فرماید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»([12]) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید همانا خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد. «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النّار»([13]) و همانا اسراف کنندگان یاران آتشاند.

 

نکته هشتم: بهداشت را رعایت کنیم

بهداشت فردى و اجتماعی محیطی و پیرامونی را رعایت کرده و دیگران را نیز به رعایت آن سفارش کنیم.

 

نکته نهم: پوشش مناسب داشته باشیم 

همه از پوشش مناسب و وزین استفاده کنیم. پیامبر گرامی صلى الله علیه و آله در این زمینه می‌فرماید: «اِنَّ اللّه‌َ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ إِذا خَرَجَ إِلی إخْوانِهِ أَنْ یَتَهَیّأ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ» ([14]) همانا خداوند دوست می‌دارد هنگامی که بنده‌اش نزد برادران دینی خود می‌رود با هیأتی منظم و آراسته باشد. 

 

نکته دهم: از اعمال جاهلانه بپرهیزیم

شایسته است از اعمال جاهلانه که سبب وهن و طعن شیعه و موجب تفرق صفوف مسلمین می‌شود؛ به شدت پرهیز نماییم.

 

نکته یازدهم: زینت تشیع باشیم

بهترین مکارم اخلاق، زینت تشیع بودن است. زائران ایرانی سفیران مذهب تشیع و انقلاب اسلامی در سرزمین وحی هستند. مسلمانان جهان شیعه بودن و ویژگی‌های تشیع را در رفتار و کردار ایرانیان می‌بینند پس به گونه‌ای عمل کنیم که باعث زینت و افتخار پیشوایان خود باشیم.

 

نکته دوازدهم: توصیه و آداب جامع

امام صادق علیه السلام در توصیه جامع به حجاج می‌فرماید: «إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَکَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَبْلِ عَزْمِکَ مِنْ کُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجَابِ کُلِّ حَاجِبٍ» زمانی که عزم حج کنی، قبل از عزیمت، دلت را برای خداوند صاحب عزت، جلالت و عظمت فارغ ساز و دلت را از همه‌ی حجاب‌هایی که تو را از رفتن به‌سوی خدا بازمی‌دارد، فارغ کن.

«وَ فَوِّضْ أُمُورَکَ کُلَّهَا إِلَى خَالِقِکَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ مَا یَظْهَرُ مِنْ حَرَکَاتِکَ وَ سُکُونِکَ وَ سَلِّمْ لِقَضَائِهِ وَ حُکْمِهِ وَ قَدَرِهِ»؛ و تمام امور ریز و درشتت را به خدا بسپار و در همه‌ی حرکات و سکنات و در همه‌ی امور بر خدا توکل کن و خودت را تسلیم حکم و قضا و قدر الهی ساز.

«وَ دَعِ الدُّنْیَا وَ الرَّاحَهَ وَ الْخَلْقَ وَ اخْرُجْ مِنْ حُقُوقٍ تَلْزَمُکَ مِنْ جِهَهِ الْمَخْلُوقِینَ»؛ و با دنیا و راحتیِ آن و خلق خدا وداع کن و از حقوق مردم که بر عهده توست بر آی.

«وَ لَا تَعْتَمِدْ عَلَى زَادِکَ وَ رَاحِلَتِکَ وَ أَصْحَابِکَ وَ قُوَّتِکَ وَ شَبَابِکَ وَ مَالِکَ مَخَافَهَ أَنْ یَصِیروا لَکَ عَدُوًّا و َوَبَالًا» هرگز بر زاد و توشه، بر قدرت و توانایی‌، بر جوانی و چابکی، بر وسیله و دارایی و همراهانت تکیه‌ نکن که شاید به دشمنی برای تو و وزر و وبالی بر گردن تو تبدیل شوند.

«فَإِنَّ مَن ادَّعَى رِضَا اللَّهِ وَ اعتَمَدَ عَلَى شَی‏ءٍ صَیَّرَهُ عَلَیهِ عَدُوًّا وَ وَبَالاً لِیَعْلَمَ أَنَّهُ لَیْسَ قُوَّهٌ وَ لَا حِیلَهٌ وَ لَا لِأحَدٍ إِلَّا بِعِصْمَهِ اللَّهِ تَعَالَى وَ تَوْفِیقِهِ» اگر کسی منافقانه، رضایت خدا را بخواهد امّا در عمل تکیه‌گاهش به ابزار و داشته‌هایش باشد؛ تمامی تکیه‌گاهایش به دشمن علیه او تبدیل خواهد شد تا بفهمد که هیچ قوتی و هیچ قدرتی نمی‌تواند کاری برای او انجام دهد مگر به خواست خدا و توفیق الهی.

«وَ اسْتَعِدَّ اسْتِعْدَادَ مَنْ‏ لَا یَرْجُو الرُّجُوع»؛ خودت را چنان آماده کن و به خدا بسپار که گویی سفر آخرت است و در آن بازگشتی نیست.

«وَ أَحْسِنِ اَلصُّحْبَةَ» با همسفر، خوش خلق و خوش برخورد و رفتار پسنده داشته باش

«وَ رَاعِ أَوْقَاتَ فَرَائِضِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَنَ نَبِیِّهِ وَ مَا یَجِبُ عَلَیْکَ مِنَ الْأَدَبِ وَ الِاحْتِمَالِ وَ الصَّبْرِ وَ الشُّکْرِ وَ الشَّفَقَهِ وَ السَّخَاءِ وَ إِیْثَارِ الزَّادِّ عَلَى دَوَامِ الْأَوْقَاتِ» فرائض الهی و سنت پیامبر را در وقتش مراعات نما و آن چه بر تو واجب شده است از ادب، شگیبایی، شکر، شفقت، دلسوزی، سخاوت، و ایثار و از خودگذشتگی را دقیق رعایت کن.

«ثُمَّ اغْتَسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَهِ الْخَالِصَهِ ذُنُوبَک» گناهانت را با آب توبه خالص بشویی.

«وَ الْبَسْ کِسْوَهَ الصِّدْقِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوعِ» و در کسوت صداقت، راستی، صفا، خضوع و خشوع را بر خود بپوشان.

«وَ أَحْرِمْ عَنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ یَمْنَعُکَ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَحْجُبُکَ عَنْ طَاعَتِهِ» و آنچه تو را از یاد خدا و از اطاعت او باز دارد بر خودت حرام کن.

«وَ لَبِّ بِمَعْنَى إِجَابَهٍ صَافِیَهٍ خَالِصَهٍ زَاکِیَهٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَعْوَتِکَ لَهُ مُتَمَسِّکاً بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَى» و خود را برای تلبیه صادقانه و خالصانه و بدور از تظاهر و ریا آماده کن و در دعوت خداوند به طناب محکم خدا تمسک کن.

«وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْمَلَائِکَهِ حَوْلَ الْعَرْشِ کَطَوَافِکَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ بِنَفْسِکَ حَوْلَ الْبَیْتِ» همان گونه که با بقیه حجاج دور کعبه طواف می‌کنی؛ در قلبت همراه با فرشتگان الهی در عرش خدا، طواف کن.

«وَ هَرْوِلْ هَرْوَلَهً مِنْ هَوَاکَ وَ تَبَرِّیاً مِنْ جَمِیعِ حَوْلِکَ وَ قُوَّتِکَ» و با هروله از هوای نفس دور شو و از تمامی منیت‌های خود بگریز.

«وَ اخْرُجْ مِنْ غَفْلَتِکَ وَ زَلَّاتِکَ بِخُرُوجِکَ إِلَى مُنًى وَ لَا تَمَنَّ مَا لَا یَحِلُّ لَکَ وَ لَا تَسْتَحِقُّهُ» و هنگام رفتن به سرزمین منی از غفلت و گناهانم بیرون آی و گریزان شو و از آرزوهای ناشایست به در آی و آن چه را که مستحق نیستی واگذار.

«وَ اعْتَرِفْ بِالْخَطَایَا بِالْعَرَفَاتِ وَ جَدِّدْ عَهْدَکَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِوَحْدَانِیَّتِهِ» و در سرزمین عرفات به خطاهای خود اعتراف کن و با خداوند در وحدانیت او تجدید عهد بنما.

«وَ تَقَرَّبْ إِلَی الله ذَائِقَةُ بِمُزْدَلِفَهَ وَ اصْعَدْ بِرُوحِکَ‏ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى بِصُعُودِکَ إِلَى الجَبَلِ» و در سرزمین مشعرالحرام با حس معنوی به خدا نزدیک شو و هنگام صعود به کوه مشعر، روحت را به ملأ اعلی بسپار.

«وَ اذْبَحْ حَنْجَرَتَیِ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَهِ» و هنگام قربانی، هوا و هوس و مطامع نفسانی را در راه خدا قربانی کن.

«وَ ارْمِ الشَّهَوَاتِ وَ الخَسَاسَهَ وَ الدَّنَاءَهَ وَ الْأَفْعَالَ الذَّمِیمَهَ عِنْدَ رَمْیِ الْجَمَرَاتِ» و هنگام رمی جمرات، شهوات نفسانی و آرزوهای سخیف و اخلاق پست و کردار ناپسند را از خود دور کن و آنها را رمی نما.

«وَ احْلِقِ الْعُیُوبَ الظَّاهِرَهَ وَ الْبَاطِنَهَ بِحَلْقِ رَأسِکَ» و هنگام حلق عیوب ظاهری و باطنی را از خود زایل کن.

«وَ ادْخُلْ فِی أَمَانِ اللَّهِ تَعَالَى وَ کَنَفِهِ وَ سَتْرِهِ وَ حِفْظِهِ وَ کِلَائِهِ مِنْ مُتَابَعَهِ مُرَادِکَ بِدُخُولِ الْحَرَمِ» و هنگام ورود به مکّه، خود را در حفط و امان و حمایت الهی قرار ده

«وَ زُرِ الْبَیْتَ مُتَحَفِّفاً لِتَعْظِیمِ صَاحِبِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ جَلَالِهِ وَ سُلْطَانِهِ» و هنگام طواف، صاحب خانه را با احترام و تعظیم و معرفت به جلالت و جبروت او طواف نمایی.

«وَ اسْتَلِمِ الْحَجَرَ رِضًى بِقِسْمَتِهِ وَ خُضُوعاً لِعَظَمَتِهِ» و هنگام استلام حجرالأسود، خود را برای آن چه خداوند تبارک و تعالی در قضا و قَدَر برایت مقدر کرده، راضی شوی و در برابر عظمت صاحب خانه،  خاضع و خاشع شوی.

«وَ دَعْ مَا سِوَاهُ بِطَوَافِ الْوَدَاعِ» و هنگام طواف وداع، با غیر خدا وداع کنی.

«وَ صَفِّ رُوحَکَ وَ سِرَّکَ لِلِقَاءِ اللَّهِ تَعَالَى یَوْمَ تَلْقَاهُ بِوُقُوفِکَ عَلَى الصَّفَا» و هنگام وقوف بر کنار کوه صفا و مروه روح و باطنت را برای ملاقات حضرت حق آماده صفا دهی.

«وَ کُنْ ذَا مُرُوَّهٍ مِنَ اللَّهِ بِفِنَاءِ أَوْصَافِکَ عِنْدَ الْمَرْوَهِ» و هنگام وقوف بر کنار کوه مروه، از خلق و خوی ناپسند به در آیی و خودت را با مردانگی و مروت فانی در خدا کنی.

«وَ اسْتَقِمْ عَلَى شُرُوطِ حَجِّکَ وَ وَفَاءِ عَهْدِکَ الَّذِی عَاهَدْتَ بِهِ مَعَ رَبِّکَ وَ أَوْجَبْتَهُ إِلَی یَوْمَ الْقِیَامَهِ» و هنگام اتمام اعمال، بر عهد و بیعتی که با خدایا بستی، با استقامت و پایداری تا روز قیامت وفادار باشی.

«وَ اعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَفْتَرِضِ الْحَجَّ وَ لَمْ یَخُصَّهُ مِنْ جَمِیعِ الطَّاعَاتِ إلّا بِالْإِضَافَهِ إِلَى نَفْسِهِ» و بدان خداوند در بین همه واجبات، فقط حج را به خود نسبت داده است، پس باید فقط برای او انجام شود.

«وَ لَا شَرَّعَ نَبِیُّهُ سُنَّهً فِی خِلَالِ الْمَنَاسِکِ عَلَى تَرْتِیبِ مَا شَرَعَهُ إِلَّا لِلِاسْتِعْدَادِ وَ الْإِشَارَهِ إِلَى الْمَوْتِ» و آن چه پیامبر گرامی در مناسک حج بیان فرمود؛ صحنه‌ای از محشر و قیامت است تا بشر به مسئله‌ی مرگ، قبر، حشر و قیامت توجه پیدا کند و خود را آماده سازند.

«وَ فَصَّلَ بَیَانِ السَّبْقِ مِنْ دُخُولِ الْجَنَّهِ أَهْلُهَا وَ دُخُولِ النَّارِ أَهْلُهَا بِمُشَاهَدَهِ مَنَاسِکِ الْحَجِّ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا لِأُولِی الْأَلْبَابِ وَ أُولِی النُّهَى‏»([15]) و این در حالی است که مناسک حج برای گروهی از اهل خرد برای ورود به بهشت، پذیرفته شده است و گروهی در مخالفت و سرپیچی از امر خدا و داخل شدن به جهنم خواهد بود.


[1]. بحار الأنوار : 73/263/4 .

[2]. كنز العمّال : 16361 .

[3]. الكافي : 2/116/1 .

[4].بحار الانوار، ج 76، ص 273

[5]. بحارالانوار، ج 76، ص 274

[6] فروع کافی، ج 4، ص 545

[7]. فروع كافى، ج 4، ص 545

[8]. کافی، ج۲، ص171‌

[9]. الکافی: ۲/۳۵۵/۵

[10]. البحار ج 12، ص 29 و مستدرك السفينه ج 9، ص 364

[11]. من لا يحضره الفقيه  ,  جلد۲  ,  صفحه۲۰۵ 

[12]. آیه 31 سوره اعراف

[13]. آیه 43 سوره غافر

[14]. سنن النبی ج۱، ص۴۳.

[15]. مصباح الشريعة الجزء ۱ الصفحة ۴۷.

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *