منظور از نفوذی، جاسوسان آمریکایی یا اسرائیلی یا اروپایی نیست، منظور از نفوذی، منافقین و جیرهخواران بیگانه نیست، منظور از نفوذی، خودفروختگان داخلی نیست، منظور از نفوذی، ضد انقلاب نیست، منظور از نفوذی کسانی نیستند که جمهوری اسلامی را قبول ندارند و برای نابودی آن به هر دری میزنند و بالاخره منظور از نفوذی، دشمن اصطلاحی نیست، بلکه منظور از نفوذی، بعضی از افرادی هستند که خود را خودی معرفی میکنند.
شنیدهاید که از قدیم میگفتند “قربون بند كیفتم تا پول داری رفیقتم” منظور از نفوذی همینها هستند. جاه طلبانِ منفعت طلبی که محور کارشان منفعت شخصی است نه مصالح جامعه، هر کار خوب و ارزشمندی را به خاطر منافعش انجام میدهند نه برای ارزشش، حتی مسلمانی را و حتی کار برای خدا کردن را.
چرا به این دسته از آدمها میگوییم نفوذی
چون بیشتر و راحتتر از هر بیگانهای به انقلاب و نظام ضربه میزنند، جاه طلبانِ منفعت طلبی که خود را ظاهر الصلاح نشان میدهند و با گرفتن چند عکس با چند شخصیت دینی و انقلابی، با پوشیدن پیراهن سفیدِ یقه دیپلمات، با گذاشتن ریش، به دست کردن چند انگشتر، به دست گرفتن تسبیح و احیاناً ذکر زیر لب؛ خود را دیندار، انقلابی، جهادگر و حزب اللهی معرفی میکند و از خود چهرهی موجه میسازند.
جاه طلبانِ منفعت طلبی که شماره تلفن مسئولین را برای فریب، در گوشی خود ذخیره میکنند و برای روز مبادا طرح دوستی میریزند، بدون توجه به شایستهسالاری و نگاه ارزشی به مسئولیت، با باندبازی، رانتخواری، رشوهخوارى، بازیهای سیاسی و برخوردهای شعاری، همچون دورهگردها، برای رسیدن به منافع شخصی؛ پست و مقام را کلاشی میکند.
جاه طلبانِ منفعت طلبی که با پُرروئی تمام در سیستم مسئولیتی نفوذ میکنند و چون مدام به منافع خود میاندیشند؛ در طی کردن راههای اداری خِبره میشوند و سریع با چرخواندن سیستم اداری به نفع خود، جا خوش میکنند و آن را سکوی پرش به مسئولیتهای بالاتر قرار میدهند.
جاه طلبانِ منفعت طلبی که در مقام گفتار، از انقلاب و اسلام و مقام معظم رهبری سخن میگویند اما در عمل بویی از اسلام و آموزههای دینی نبردهاند، کسانی که متدینانه سخن میگوید اما منافقانه عمل میکنند، انقلابی سخن میگویند اما طاغوتی عمل میکنند، صادقانه سخن میگویند اما خائنانه عمل میکنند. به جای درست کار کردن، درشت حرف میزنند، به جای عمل به قانون، سلیقهای عمل میکنند، به جای کار جهادی، جنجال آفرینند، به جای فعالیت جدی، سیاسی کارند، به جای تلاش شبانه روزی، سهلانگارند، به جای قانونمداری، قانونگریزند، به جای انقلابیگری، اَشرافیند، به جای کرنش در برابر معروف و خروش در برابر منكر، از امر به معروف و نهی از منكر برآشفته میشوند و میخواهند به هر قیمتی که شده، آمر به معروف و ناهی از منکر را زمین بزنند.
اگر میبینیم مدام در عرصههای گوناگون از فرهنگ گرفته تا اقتصاد، از عدالت گرفته تا سیاست، مدام خرابی ببار میآید و جان ملت را به لب آورده است و اگر میبینیم هزاران ترک فعل، ناکارآمدی، نظام اسلامی را نشانه گرفته و خواست تحریم کنندگان را محقق ساخته است؛ همه به خاطر سوء مدیریت همین جاه طلبانِ منفعت طلبِ نفوذی است.
جاه طلبانِ منفعت طلبی که در میدان عمل، به فکر وظیفه نیستند، در اندیشهی مصالح جامعه نیستند، فقط به منافع شخصی میاندیشند، عملشان با شعارهایشان همخوانی ندارد، در حیطهی مسئولیت، کارها را گلچین میکنند، کاریهایی را انجام میدهند که برایشان منفعتی دارد، از کارهایی که نیاز به تلاش شبانه روزی دارد، شانه خالی میکنند، از خلعهای سیستمی بالاترین سوء استفاده را دارند، اشکالات را به دوش دیگران میاندازند، هنگام خطر مدام عذر تراشی میکنند و از کار نکرده، عکس و گزارش تهیه میکنند و گویی مأموریتشان بد نام کردن متدینین، انقلابیون و حزب اللهیها است؛ اینان همان جاه طلبانِ منفعت طلبِ نفوذی هستند.
شهید بزرگوار اسدالله لاجوردی چه زیبا و دقیق این گروه را شناخته و میگوید: خطر منافقان انقلاب کمتر از منافقان خلق نیست … چرا که علاوه بر همهی شیوههای منافقانهی منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفتهاند و فقط به منافع خویش میاندیشند…
شهید بزرگوار مصطفی چمران: گروهی ادعای انقلابیگری دارند… که بیش از هر دشمنی لطمه به انقلاب زدهاند، انقلاب اسلامی را به لب پرتگاه سقوط کشاندهاند و همه مردم را از انقلاب زده کردهاند. کسانی ادعای تقوا میکنند که در نظر من بیتقواترین آدمها هستند، اسم اسلام و انقلاب را ضایع میکنند، با دروغ، تهمت، شارلاتانی، زدوبند و حقهبازی، مخالفین خود را با قلدری و زرنگی از میدان بهدر میکنند…
باید در بدنه اجرایی دولت مواظب نفوذیها بود
دیدگاهتان را بنویسید