شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت – فریدون مشیری

فریدون مشیری شعری برای کودکان لبنان و فلسطین که بی رحمانه شهید می شوند، سروده و دژخیمان اسرائلی را مخاطب قرار داده است که بی مناسبت با شرائط کنونی غزه نیست.

این شعر به شرح ذیل است

 

شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت

شرم‌تان باد ای خداوندان قدرت

بس کنید

بس کنید از این همه ظلم و قساوت

بس کنید ای نگهبانان آزادی نگهداران صلح

 

ای جهان را لطف‌تان تا قعر دوزخ رهنمون

سرب داغ است اینکه می‌بارید بر دل‌های مردم

سرب داغ

موج خون است

این که می‌رانید بر آن کشتی خودکامگی را

 

گر نه کورید و نه کر

گر مسلسل‌هاتان یک لحظه ساکت می‌شوند

بشنوید و بنگرید

بشنوید این وای مادرهای جان‌آزرده است

کاندرین شب‌های وحشت سوگواری می‌کنند

 

بشنوید این بانگ فرزندان مادرمرده است

کز ستم‌های شما هر گوشه زاری می‌کنند

بنگرید این کشت‌زاران را که مزدوران‌تان

روز و شب با خون مردم آبیاری می‌کنند

بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر

بیدادتان را بردباری می‌کنند

 

دست‌ها از دست‌تان ای سنگ چشمان

بر خداست

گر چه می‌دانم آنچه بیداری ندارد

خواب مرگ بی‌گناهان است، وجدان شماست

 

با تمام اشک‌هایم باز نومیدانه خواهش می‌کنم

بس کنید بس کنید

فکر مادرهای دلواپس کنید

رحم بر این غنچه‌های نازک نورس کنید

 

بس کنید

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *