چرا پايان ماه مبارك رمضان و روز فطر را عيد مي گيريم؟

به شکرانه‌ی حضور در ضیافت الهی و توفیق بهره مندی از مواهب معنوی این ماه شریف؛ پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم و به نماز عید می‌ایستیم.


به چند دلیل پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم

اوّل: تکریم و بدرقه‌

برای تکریم و بدرقه‌ی این ماه شریف، پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم و با برگزاری نماز عید آن را بدرقه می‌کنیم. مراسم نماز عید، مراسم تکریم و بدرقه، و مراسم تودیع و خداحافظی از ماه مبارک رمضان است.

 

بر همین اساس امام سجاد عَلَیهِ‌السَّلام در پایان ماه با دعا از ماه مبارک رمضان وداع می‌کند و با عبارت‌های گوناگون با ماه مبارک رمضان خداحافظی می‌کند: السَّلاَمُ عَلَیک یا شَهْرَ اللهِ الاکبَرَ، وَ یا عِیدَ أَوْلِیائِهِ؛ خدا حافظ ای بزرگترین ماه خدا و ای عید اولیاء الهی. اَلسَّلامُ عَلَیک مِنْ قَرینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً وَ اَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً: خدا حافظ اى همنفسى که قدر و منزلتت بزرگ و فقدانت بسیار دردناک است.

 

امروز می خواهیم دوست عزیز و هم نشینی گرانقدری را بدرقه کنیم که کمک کرد تا راه‌های خیر را به خوبی و آسانی طی کنیم و بر شیطان و هوای نفس پیروز شویم. امروز می خواهیم دوست عزیز و هم نشینی گرانقدری را بدرقه کنیم که با حسن همجواریش دلها رقیق شد و گناهان بخشیده شد توبه ها قبول گردید و چه بسیار از آتش آزاد شدند. وداع با چنین دوست عزیز چه بسیار توان فرساست. همان گونه که آمدنت لذت بخش بود، جدائیت بسیار جان گداز است.

السَّلاَمُ عَلَیكَ یا شَهْرَ اللهِ الاكْبَرَ، وَیا عِیدَ أَوْلِیائِهِ

خدا حافظ ای بزرگترین ماه خدا، خدا حافظ ای عید اولیاءالله

خدا حافظ ‌ای اشك‌ها در تو جاری، خدا حافظ ‌ای ناله ها در تو ساری

خدا حافظ ‌ای ماه راز و نیاز  خداحافظ ای اشتیاق نماز

خداحافظ ای لحظه های سحر  خداحافظ ای ماه چشمان تر

خداحافظ ای ماه تقدیر من  سحرهای تو صبح تطهیر من

خدا حافظ ‌ای ماه عزت فزون، خداحافظ ‌ای ماه رحمت کنون

خدا حافظ ‌ای بركتت بی شمار، خدا حافظ ‌ای لحظه هایت هزار

خدا حافظ ‌ای با تو دلها رقیق خدا حافظ ‌ای همجوار شفیق

خدا حافظ ‌ای ماه تمرین حق، خدا حافظ ‌ای ماه آدم شدن

خدا حافظ ‌ای ماه قرآن، خدا حافظ ای ماه ‌ایمان

خدا حافظ ‌ای ماه قرب اله، خدا حافظ ‌ای ماه توبه بگاه

خدا حافظ ‌ای ربح و سودت فزون خداحافظ ‌ای مغفرت بی حساب

خدا حافظ ‌ای ماه راز و نیاز * خدا حافظ ای اشتیاق نماز

خدا حافظ ‌ای با تو دل ها رقیق * خدا حافظ ‌ای همجوار شفیق

خدا حافظ ای ماه تقدیر من * سحرهای تو، صبح تطهیر من

 

دوّم: شکرانه

به شکرانه‌ی حضور در ضیافت الهی و توفیق بهره مندی از مواهب معنوی این ماه شریف، توفیق عبادت، توفیق روزه، توفیق تلاوت قرآن، توفیق احیا و توفیق ارتباط با خالق هستی؛ پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم و به نماز عید می‌ایستیم.

 

ماه مبارک رمضان جشنواره‌ی مواهب الهی است. خداوند تبارک و تعالی در بهترین زمان‌ها، در ماهی که بهترین ماه‌ها و روزهای آن بهترین روزها و ساعات آن بهترین ساعات، ماه معنویت، ماه قرآن کریم و ماه شب‌های قدر؛ بندگان را به میهمانی دعوت کرده است و از آن‌ها با برکت، با رحمت، با مغفرت، با مواهب معنوی و امتیازات ارزشمند؛ از مؤمنین پذیرایی کرده است بر این اساس پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را به شکرانه‌ی حضور در چنین ضیافتی عید می‌گیریم و به نماز عید می‌ایستیم.

 

امام سجاد عَلَیهِ‌السَّلام بهره مندیی مؤمنین از ماه مبارک رمضان را از هر سود و تجارتی بالاتر و ارزشمندتر می‌داند و در دعای وداع ماه مبارک رمضان می‌فرماید: أَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِینَ؛ ما ربح وسودی که در این ماه بردیم، هیچ تاجری در هیچ گوشه‌ی از دنیا نبرده است.

امام سجاد عَلَیهِ‌السَّلام در دعای وداع ماه رمضان می‌فرماید: گرچه تو میهمان خوبی بودی اما در حقیقت ما مهمان تو بودیم.

 

مواهب این ماه آن چنان بی‌شمار است که همه‌ی این ماه برای اولیاءالله؛ عید است،  امام سجاد عَلَیهِ‌السَّلام در دعای وداع ماه مبارک رمضان می‌فرماید: السَّلاَمُ عَلَیک یا شَهْرَ اللهِ الاکبَرَ، وَ یا عِیدَ أَوْلِیائِهِ؛ سلام بر تو ای بزرگترین ماه خدا و ای عید اولیاء الهی.

 

پس بخاطر حضور در این ضیافت الهی و توفیق بهره مندی از مواهب معنوی این ماه شریف؛ پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم و به شکرانه‌ی آن به نماز عید می‌ایستیم.

 

سوّم: هدایا و جوائز

خداوند تبارک و تعالی در این ماه شریف هدایای بی‌شماری به بندگان عطا می‌کند به حدی که شب عید فطر را لیلة الجوائز و روز عید فطر را یوم الجوائز خوانده‌اند. شب عید فطر کم‌تر از شب قدر و بی‌ارتباط با شب قدر نیست، شب قدر، شب تعیین هدایا است و شب و روز عید، شب و روز پرداخت هدایا است. به همین منظور پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را به شکرانه‌ی دریافت هدایا و جوائز، عید می‌گیریم و نماز عید برگزار می‌کنیم.

جوائز شب و روز عید فطر چیست؟

جوائز شب و روز عید فطر آزادی است، آزادی از آتش است. آزادی از آتش، نتیجه و ثمره‌ی تلاش معنوی در ماه مبارک رمضان است و بهترین هدیه الهی است که در هر مناسبتی و در هر دعایی، آن را از خداوند تبارک و تعالی درخواست می‌کنند:

 

  1. در دعای هر روز بعد از نماز می‌خوانیم: فَیا ذَا الْمَنِّ وَ لاَ یمَنُّ عَلَیک مُنَّ عَلَی بِفَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ.
  2. یا در دعای جوشن کبیر صد بار می‌خوانیم: سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ: الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ 
  3. یا در دعای مجیر حدود نود بار می‌خوانیم: أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یا مُجِیرُ 

 

امام سجاد علیه السلام شب عید فطر همه بردگانش را خوراک و پوشاک می‌داد و همه را آزاد می‌کرد[1] و می‌فرمود: خدایا من شب عید فطر برده‌هایم را آزاد کردم تو هم مرا را از آتش جهنم آزاد فرما. پس بخاطر آزادی از آتش، پایان ماه مبارک رمضان و روز فطر را عید می‌گیریم و به شکرانه‌ی آن، به نماز عید می‌ایستیم.

حال سؤال این است که آیا آزادی در مقصد منظور است یا آزادی در مبدأ؟

آزادی در مقصد و آخر کار یعنی آزادی از آتش جهنم و آزادی در مبدأ یعنی آزادی از کاری که سبب عذاب می‌شود، در حقیقت آزادی در مبدأ یعنی نجات از آثار گناهانی که در گذشته کرده‌ایم و نجات از آثار گناهانی که در آینده متصور است انجام بدهیم؛ تا گرفتار آتش در آخرت نشویم و این حقیقت آزادی است.

 

میخواست بهانه‌ای که پر نور شویم . از هرچه بدی و غیر او دور شویم

یک ماه پر از فرصت برگشتن داد . یک عید فرستاد که مغفور شویم

 

به تعبیر بهتر این که ما از خداوند تبارک و تعالی می‌خواهیم که الآن از آتش آزاد شویم چرا که نفس گناه آتش است که ما به خاطر کوتاهی معرفت و تکرار گناه آن را حس نمی‌کنیم مانند کسی که در میان مزبله ایستاده است و با تکرار تنفس دیگر تعفن آن را حس نمی‌کند.

 

داستان آب میوه فروشی که دید از روی یخ آتش بر می‌خیزد حتماً شنیده‌اید. وی آب میوه به اندازه یک لیوان را به مبلغ معینی می‌فروخت و برای آن که آب میوه خنگ باشد مقداری یخ در آن می‌ریخت و تحویل مشتری می‌داد.

یک روز صبح که آمد در مغازه را باز کند، دید از روی یخ‌هایی که جلوی مغازه گذاشته شده است؛ آتش برمی‌خیزد، خود را به عالم فرزانه‌ای که می‌شناخت رساند و قضیه را برای او تعریف کرد و آن عالم فرزانه به او گفت شما در حقیقت یک لیوان آب میوه با یخ را به مبلغ یک لیوان آب میوه کامل می‌فروشی و یخ  داخل آب میوه آتشی است که برای خود فراهم می‌کنی.

به آب میوه فروش عنایت شده بود که تجسم گناه را در دنیا حس کرد و وی از آن پس، لیوان کوچکتری را، به مبلغ معین، به مشتری نشان می‌داد، اما موقع تحویل آب میوه را در لیوان بزرگتری که یخ داشت، می‌ریخت و به مشتری تحویل می‌داد و از این کم فروشی که آتش جهنم بود، خود را نجات داد.


[1]. سیره‌ی ائمه اطهار علیهم‌السلام برای مبارزه با برده‌داری: بردگان را می‌خریدند و پس از تربیت آنان به راه و روش زندگی دینی آنان را در مناسبت‌های مختلف، آزاد می‌کردند و با این روش سفره برده‌داری در جهان اسلام برچیده شد.

 

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *