به مناسبت 21 تیر ماه “روز عفاف و حجاب” / اما افسوس که انسان به خاشاکی این سرمایهها را از دست میدهد و آنها را به ثمن بخس معامله میکند، چرا که یکی از دشمنان خانهزاد و خانمان برانداز ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها؛ ارتباط با نامحرم در خارج از دایره زناشوئی است که با نگاه آلوده شروع میشود و به تحریک قوای درونی کشیده میشود و تمامی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها را تباه میکند.
این دشمن خانهزاد مانند جرقّهای در انبار باروت، هستی انسان را به آتش میکشد، مانند اسید تمام سرمایههای معنوی انسان را از درون متلاشی میکند، مانند دزد قافله صفات پسندیده انسانی را به تاراج میبرد و مانند ویروس تمامی کارکردهای درونی انسان را از کار میاندازد و تمامی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها را نابود میکند، به صورتی که دیگر فرد نوک دماغ خود را هم نمیتواند ببیند.
آن چه با مقام و منزلت و شرافت و شخصیت والای زن مخالف است و مانع آزادی و ترقّی میشود؛ برهنگی، بیعفّتی، بیبندوباری و حرکات مهیج و سخنان تحریکآمیز است. اینها نشان آزادی و پیشرفت و شخصیت زن نیست. ارزش زن بالاتر از این است که به عنوان یک عروسک بَزَک کرده، در معرض چشمچرانی مردان هرزه و ملعبهی دست مردان هوسران قرار گیرد.
حجاب یعنی: با پوششی ارزشمند، بین زن و مرد نامحرم، حریم قائل شدن، در مناسبات زن و مرد نامحرم، حیا و عفّت وقار و پاکدامنی حاکم شدن، از هرگونه رفتار تحریک آمیز در محیط جامعه از قبیل تبرّج و حرکات یا سخنان مهیج، پرهیز کردن و از اختلاط و آمیزش بیقید و شرط زن و مرد، برای شکوفایی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها انسانی، جلوگیری کردن.
مقدمه
خداوند تبارک و تعالی بشر را با ظرفیتها، استعدادها و قابلیتهای فراوان آفریده و آنها را در وجود انسان نهادینه کرده است، اگر این ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها در وجود انسان به شکوفایی برسد؛ همان گونه که امروزِ خود را میبیند، میتواند فردای خود را در خشت خام ببیند، همان گونه که از درون خود مطلع است، می تواند از درون دیگران با خبر شود، همان گونه که از حوادث پیرامونی خود مطلع میشود، می تواند از حوادث گذشته یا آینده مطلع گردد، همان گونه که از وقایع روی زمین با خبر است، میتواند از آسمانها و ملکوت آگاه شود، همان گونه که عالم شهود را مشاهده میکند، میتواند عالم غیب را هم مشاهده کند و میتواند مساحت بسیاری را در لحظهای زیر پای خود طی نماید و به مقام والای طی الارض برسد.
دشمن خانهزاد
اما افسوس که انسان به خاشاکی این سرمایهها را از دست میدهد و آنها را به ثمن بخس معامله میکند، چرا که یکی از دشمنان خانهزاد و خانمان برانداز ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها؛ ارتباط با نامحرم در خارج از دایره زناشویی است که با نگاه آلوده شروع میشود و به تحریک قوای درونی کشیده میشود و تمامی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها را تباه میکند.
این دشمن خانهزاد مانند جرقهای در انبار باروت، هستی انسان را به آتش میکشد، مانند اسید تمام سرمایههای معنوی انسان را از درون متلاشی میکند، مانند دزد قافله صفات پسندیده انسانی را به تاراج میبرد و مانند ویروس تمامیکارکردهای درونی انسان را از کار میاندازد و تمامی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها را نابود میکند به صورتی که دیگر فرد نوک دماغ خود را هم نمیتواند ببیند.
آن چه این ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها را شکوفا میکند و از نابودی، جلوگیری میکند؛ تقوای الهی است. انسان در سایهی تقوای الهی میتواند بالاترین پیشرفتهای مادّی و معنوی را برای خود به ارمغان آورد و رعایت و حفظ حجاب، به عنوان پوشش ارزشمند در روابط زن و مرد نامحرم، یکی از جنبههای این تقوا است که برای شکوفایی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها قرار داده شده است.
اگر اسلام برای ارتباط با جنس مخالف حدودی را مشخص کرده است، در جایی آن را لازم و ضروری دانسته و در جایی آن را منع کرده و اگر اسلام ارتباط اشخاص را در دایره زناشوئی لازم و ضروری دانسته و آن را ترویج میکند و ارتباط در خارج از دایره زناشویی را منع کرده و آن را حرام دانسته است؛ همه برای شکوفایی این ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها است.
اگر اسلام موسیقی، رقص، شُرب خمر، ارتباط با نامحرم را منع کرده؛ بخاطر این است که از عقلانیت و معرفت تا معنویت و عرفان و از تعالی روح تا اوج فضایل در انسان حفظ شود و کارکردها و تمامی سرمایههای او از کار نیوفتد و از هستی ساقط نشود.
حقیقت حجاب
حجاب یک امر فطری، دینی، عقلی و ملی است که بین اقوام و ملل گذشته رواج داشته[1] و دارد و همین که خانواده پسر، دنبال دختر نجیب میگردد و خانواده دختر، نامزد نجیب را میپذیرند؛ دلیل بر این ادعا است.حجاب برای حفظ امنیت روانی، سلامت اخلاقی، غیرت دینی و برای حفظ ناموس و نسل است. حجاب برای جلوگیری از جریحهدار شدن عواطف جامعه و برای جلوگیری از هرگونه رفتار تحریکآمیز در محیط جامعه است و در یک کلام حجاب برای کنترل احساسات زود بهنگامِ جنسی جوانان در بیرون از دایره زناشوئی است.
حجاب نشان وقار و شخصیت است. حجاب نشان حیا، عفت، پاکدامنی، تدیّن و تقوای الهی است. حجاب عصمت، مصونیت، حرمت و احترام میآورد و زیباییها و ارزشهای بانوی مسلمان را حفظ میکند. حجاب سبک زیبای زندگی اسلامی است و چادر سبک زیبای زندگی ایرانی و یکی از زمینههای ظهور منجی عالم بشریت است.
حجاب محرومیت نیست، حجاب زمینهی ایفای نقش صحیح زنان این سرزمین است، حجاب انزوا نیست، حضور شایسته در صحنههای مسئولیت است، حجاب ذلّت نیست، عین عزّت و وقار زن است، حجاب مانع پیشرفت نیست، زمینهی پیشرفت و ترقّی است، حجاب مانع آزادىهای مشروع و منطقی نیست، حجاب عین آزادی در انتخاب است.
آن چه با مقام و منزلت، شرافت و شخصیت والای زن مخالف است و مانع آزادی و ترقّی است؛ برهنگی، بیعفّتی، بیبندوباری و حرکات مهیّج و سخنان تحریکآمیز است. اینها نشان آزادی و پیشرفت و شخصیت زن نیست. ارزش زن بالاتر از این است که به عنوان یک عروسک بَزَک کرده، در معرض چشمچرانی مردان هرزه و ملعبهی دست مردان هوسران قرار گیرد.
حجاب یعنی با پوششی ارزشمند، بین زن و مردِ نامحرم حریم قائل شدن، در مناسبات زن و مرد نامحرم، حیا و عفت وقار و پاکدامنی حاکم شدن، از هرگونه رفتار تحریک آمیز در محیط جامعه از قبیل تبرّج و حرکات یا سخنان مهیج، پرهیز کردن و از اختلاط و آمیزش بیقید و شرط زن و مرد در جامعه، جلوگیری کردن.
فلسفه و هدف حجاب
حجاب برای حفظ امنیت روانی و سلامت اخلاقی و حفظ عفّت و حیا و ارزشهای انسانی است، حجاب برای حفظ شخصیت والای زن و حفظ ناموس و نسل است، حجاب برای تقویت غیرت دینی و برای جلوگیری از هرزگی و سقوط و انحطاط افراد است. حجاب ملکه تقوا را به عنوان پشتوانه اجرایی حیا و عفّت در انسان تقویت میکند.
گستره میدان حجاب
حجاب دارای گسترهی وسیعی است، قرآن کریم برای حفظ شخصیت والای زن و شکوفایی ظرفیتها، استعدادها و قابلیتها؛ گستره حجاب را شامل چشم، زبان، پوشش و رفتار میداند.
حجاب چشم: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ[2]؛ به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند. قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ[3]؛ به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
حجاب گفتاری: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ[4]؛ زنان نازک و نرم با مردان سخن نگویید مبادا آن که دلش بیمار است به طمع اُفتد.
حجاب پوششی: وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ[5]؛ و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند و اطراف روسریهای خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.
حجاب رفتاری: وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ[6]؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنید تا زینتهای پنهانشان برای نامحرم آشکار نشود و صدای خلخالهایشان به گوش نامحرم نرسد.
حجاب جسمی: وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ[7]؛ و اَندامشان را از دیگران محفوظ بدارند.
بیحجابی
بىحجابى سبب اختلاط و آمیزش مرد و زن میشود، ناهنجاریهاى خانوادگى را تشدید میکند، بنیان خانواده را سُست میکند، جامعه و خانواده را به انحطاط و تباهی میکشاند و به مرور به فروپاشی خانوادهها و سپس به فروپاشى جامعه منجر میشود.
بىحجابى سبب بىوفایىِ مردان، خیانت زنان، بىعلاقگى به ازدواج، بالا رفتن آمار طلاق، اذیّت و آزار اجتماعى و رو آوردن به درآمدهاى نامشروع میشود.
بىحجابى سبب تقدّس زُدایی از عفّت، شرم و حیا و معنی کردن آن به خجالت برای عادی سازی معاشرت دختر و پسر میشود، خیانتی که بالاترین ضربه را بر حیثیت زن میزند.
توصیه میشود در این زمینه به کتاب حجاب آیت الله شهید مرتضی مطهری و مطالعه احکام حجاب در رساله های عملیه در باب پوشش و لباس نمازگزار و احکام نگاه در باب نکاح و ازدواج مراجعه شود.
[1] لاروس در دایرة المعارف خود درباره حجاب در فرهنگ ملتهاى پیشین مىنویسد: عادت زنهاى یونان قدیم بر آن بود که به حجاب اهمیت مىدادند و حتى پیرزنان هم محجبه بودهاند. بر اساس آیین یهود، زنان هنگام حضور در اجتماع، موى سر خود را مىپوشاندند و به حجاب، پاىبند بودند. براى نمونه، در سِفر پیدایش تورات باب چهارم آیه ۶۴ آمده است: «آن زن بُرقع (روپوش) را از صورت برداشت و اسحاق را دید. پس از شتر پیاده گشت و به غلام گفت: این شخص رَوَنده در اینجا کیست؟ غلام گفت: آقاى من است. پس زن بُرقع را بهصورت انداخت». در عصر ایرانى ترکى، یعنى حکومتهاى غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان، زنان از نوعى مقنعه و چادر استفاده مىکردند که تمامى سر را مىپوشاند.
[2] آیه 30 سوره نور
[3] آیه 31 سوره نور
[4] آیه 32 سوره احزاب
[5] آیه 31 سوره نور
[6] آیه 31 سوره نور
[7] آیه 30 سوره نور
سعید
باز به شما
هرچند شماهم آخوند هستین ولی واقعیت رو گفتین حداقل