بعثت یکی از بزرگترین اعجازها است هم اعجاز در پیام و هم اعجاز در گیرنده پیام است و به تعبیر حضرت امام، وقتی میبینیم یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است و در جاهلیت بزرگ شده است و در محیطی پرورش یافته است که اسمی از ارزشهای انسانی نیست و آشنایی به مسائل عرفان و فلسفه نداشتند؛ ناگاه حادثهای بنام بعثت اتفاق میافتد و شخصی در میان آنان به پیامبری مبعوث میشود. این یک اعجاز است، اعجازی فوق ادراک بشریت.
ظهور مکتبی جاودان و دینی سرآمد همه ادیان، در محیطی دور از فرهنگ و تمدن، و در جامعهای مملو از افکار و رفتار پست جاهلی؛ خود دلیل بر حقانیت آن مکتب و آیین است.
رسول گرامی اسلام صَلَّى الله عَلَیهِ وَ آلِهِ و سَلَّم در سن چهل سالگی در 27 رجب با امام علی عَلَیهِالْسَّلام در غار حرا مشغول عبادت بود که امین وحی جبرئیل، بر امین مکه نازل شد و ورقهاى از دیبا به دست آن بزرگوار داد و گفت: «اقرء» بخوان.
و پیامبر جواب داد: «ما أنا بِقارِئ» خواندن نمیدانم.
و جبرئیل او را در آغوش گرفت و براى بار دوم گفت:«اقرء» بخوان.
باز پیامبر جواب داد: «ما أنا بِقارِئ» خواندن نمیدانم.
و جبرئیل براى بار سوم گفت:«اقرء» بخوان.
باز پیامبر جواب داد: «ما أنا بِقارِئ» خواندن نمیدانم.
و جبرئیل براى بار چهارم آن بزرگوار را محکم در آغوش گرفت و آن لوح زیبا و لطیف عرشی را در مقابل پیامبر قرار داد و از آن بزرگوار خواست تا نوشته آن را بخواند.
و پیامبر دید، میتواند آن را بخواند.
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ . خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ . اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ . عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ.
بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفرید، خدایى كه انسان را از خون بسته آفرید، بخوان که خداوند بزرگوارتر است، خدایى كه نوشتن را به وسیله قلم یاد داد و به آدمى آنچه را كه نمىدانست بياموخت.
آری امین مکه نوشتههای دیباچه، كتاب سعادت بشری را خواند، آنگاه جبرئیل به رسول گرامی اسلام عرضه داشت: یا محمَّد أنت رسولُ اللّه و أنا جبرئیل. و بدینگونه امین مکه به مقام نبوت و رسالت مبعوث شد.
بهترین سخن در باره بعثت رسول گرامی اسلام صَلَّى الله عَلَیهِ وَ آلِهِ و سَلَّم، سخن مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی عَلَیهِالْسَّلام است در خطبة قاصعة است.
آن بزرگوار در باره بعثت میفرماید:
وَلَقَدْ كَانَ یجَاوِرُ فِی كُلِّ سَنَة بِحِرَاءَ فَأَرَاهُ وَلاَ یرَاهُ غَیرِی …
هر سال در كوه حرا اقامت مىگزید و كسى جز من او را نمىدید.
أَرَى نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ، وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ
من نور وحی و رسالت را دیدم، و رایحه نبوّت را استشمام کردم.
وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ
و هنگام نزول وحی بر رسول گرامی اسلام، ناله شیطان را شنیدم.
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللّهِ مَا هذِهِ الرَّنَّةُ؟
گفتم ای رسول خدا، این ناله کیست؟
فَقَالَ: هذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ
و آن بزرگوار فرمود: این ناله شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید.
إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَ تَرَى مَا أَرَى، إِلاَّ أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ، وَ لکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَى خَیْر
علی تو میشنوی آنچه را که من میشنوم و میبینی آنچه را که من میبینم، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من و بر خیر خواهی بود.
بازگشت رسول گرامی اسلام به خانه
رسول گرامی اسلام صَلَّى الله عَلَیهِ وَ آلِهِ و سَلَّم با قدمهائى شمرده و دیدهی وسیع و قدرتى خارق العاده به خانه بازگشت. همین كه وارد خانه شد پرتوى از نور و بوئى خوش فضاى خانه را فرا گرفت. خدیجه پرسید این چه نورى و این چه رایحهای است؟ و آن بزرگوار فرمود: این نور نبوت است. سپس آنچه را دیده و شنیده بود به خدیجه گفت و ماجراى بعثت را چنانكه اتفاق افتاده بود براى خدیجه شرح داد و افزود كه جبرئیل به من گفت: «از این لحظه تو رسول خدائى».
و خدیجه با شنیدن سخنان همسر بزرگوارش، چهرهاش برافروخته شد و گویا سالها بود در آرزوى شنیدن این سخنان و مشاهده چنین روزى بود. خدیجه گفت: به خدا قسم دیر زمانى است كه من در انتظار چنین روزى بودم.
نكتهها:
روز مبعث، بیشک بزرگترین روز تاریخ بشر است.
روز مبعث بزرگترین روز تاریخ بشر و بعثت رسول گرامی اسلام، بزرگترین حادثه ی تاریخ بشر است و به تعبیر حضرت امام خمینی رحمت الله روزی شریفتر از بعثت نیست و حادثهای بزرگتر از بعثت رسول اکرم وجود ندارد، چرا که بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست و بزرگتر و مهمتر از قرآن کریم قانونی در هستی وجود ندارد.
اعجاز در پیام و در گیرنده پیام
بعثت یکی از بزرگترین اعجازها است هم اعجاز در پیام و هم اعجاز در گیرنده پیام است و به تعبیر حضرت امام، وقتی میبینیم یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است و در جاهلیت بزرگ شده است و در محیطی پرورش یافته است که اسمی از ارزشهای انسانی نیست و آشنایی به مسائل عرفان و فلسفه نداشتند؛ ناگاه حادثهای بنام بعثت اتفاق میافتد و شخصی در میان آنان به پیامبری مبعوث میشود. این یک اعجاز است، اعجازی فوق ادراک بشریت.
دلیل حقانیت بعثت
بعثت رسول گرامی اسلام و ظهور مکتبی جاودان و دینی سرآمد همه ادیان، در محیطی دور از فرهنگ و تمدن، و در جامعهای مملو از افکار و رفتار پست جاهلی؛ خود دلیل بر حقانیت آن مکتب و آیین است.
پاکی در بدترین شرائط
رسول گرامی اسلام نشان داد که در میان زشتترین خلقیات، و در بین سخیفترین رفتارها، در بین پستترین آدمها و در بدترین شرائط جامعه؛ میتوان همرنگ جماعت نشد، میشود پاک و وارسته ماند و به رفتار و کردار جاهلی آلوده نشد و از آن بالاتر و مهمتر این که میشود بدترین آدمها را، همراه خوبیها کرد.
دیدگاهتان را بنویسید