مبانی قرآنی قیام و نهضت عاشورا

 قیام و نهضت عاشورا و حرکت حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام بر اساس مبانی قرآن کریم بر چند اصل استوار است

  1. تبلیغ و ترویج دین؛
  2. اقامه قسط و عدل؛
  3. خدا پرستی و اجتناب از طاغوت؛
  4. جهاد فی سبیل الله
  5. مبارزه تا رفع فتنه
  6. اصلاح امت؛
  7. امر به معروف؛

و مرز بندی با دشمنان خدا، ظالمان و خائنین.


مبانی قرآنی و دكترین قیام امام حسین علیه السلام

 

قیام قیام و نهضت عاشورا و حرکت حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام بر اساس مبانی قرآن کریم بر چند اصل استوار است

  1. تبلیغ و ترویج دین؛
  2. اقامه قسط و عدل؛
  3. خدا پرستی و اجتناب از طاغوت؛
  4. جهاد فی سبیل الله
  5. مبارزه تا رفع فتنه
  6. اصلاح امت؛
  7. امر به معروف؛
  8. و مرز بندی با دشمنان خدا، ظالمان و خائنین.

 

  1. تبلیغ و ترویج دین

تبلیغ و ترویج دین از وظائف انبیا و جانشینان آنان است. همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ[1]؛ اى پيامبر! مردم را با حكمت و گفتار استوار و با پند و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما.

یا در سوره احزاب می‌فرماید: اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلَّا اللَه وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا[2]؛ كسانى كه پيام‌هاى الهى را ابلاغ مى‌كنند و از خدا مى‌ترسند، و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى حسابرسى كافى است.

یا در سوره نحل می‌فرماید: فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ[3]؛ تو وظیفه ابلاغ آشکار داری به گونه‌ای که جای شبهه‌ای باقی نماند.

یا در سوره مائده می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ[4]؛ اى پيامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن؛ و اگر نكنى رسالتش را به انجام نرسانده‌اى.

بر این اساس یکی از وظائف حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر گرامی، تبلیغ و ترویج دین بوده است و به همین منظور آن بزرگوار قیام کرد.

 

  1. اقامه قسط و عدل

به دلیل ارزش و جایگاه قسط و عدل در استواری جوامع بشری، قیام به قسط و عدل ضرورت پیدا می‌کند و در همین راستا جزء مأموریت انبیا و جانشینان آنان قرار گرفته است. همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[5]؛ همانا ما پيامبرانمان را با معجزات و دلايل آشكار فرستاديم و همراه آنان كتاب آسمانى و وسيله سنجش فرو فرستاديم تا مردم به عدالت و دادگرى قیام کنند.

بر این اساس حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر گرامی، برای اقامه قسط و عدل قیام کرد.

 

  1. خدا پرستی و اجتناب از طاغوت

دعوت به خداپرستی و اجتناب از طاغوت از وظائف اصلی انبیا و جانشینان آنان است همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[6]؛ وهمانا ما در ميان هر امّتى پيامبرى را برانگيختيم تا مردم را به خدا پرستي و دوری از طاغوت رهنمون سازند.

بر این اساس حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر گرامی، برای تحقق این دو اصل مهم و ضروری قیام کرده است.

 

  1. جهاد فی سبیل الله

جهاد فی سبیل الله یکی دیگر از وظائف اصلی انبیا و جانشینان آنان است همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: انْفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ[7]؛ با تجهیزات سبک و سنگین، بسيج شويد و با مال و جانتان در راه خدا جهاد كنيد.

قیام حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام به عنوان جانشین پیامبر گرامی، بر اساس دستور جهاد فی سبیل الله، بود.

 

  1. مبارزه تا رفع فتنه

مبارزه با فتنه و فساد یکی دیگر از وظائف اصلی انبیا و جانشینان آنان است همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم به آن دستور داده است و می‌فرماید: وَقاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیكُونَ الدِّینُ لِلّهِ[8]؛ و با دشمنان بجنگيد تا فتنه‌اى بر جا نماند و دين، يكسره براى خدا باشد. و اگر حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام قیام کرد و جان خود و فرزندان و یاران را در این راه فدا کرد همه بخاطر مبارزه با فتنه و فساد در جامعه است.

 

 

  1. اصلاح امت

اصلاح جامعه از وظائف اصلی انبیا و جانشینان آنان است همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم از زیان حضرت شعیب نبی می‌فرماید: إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ[9]؛ من به جز اصلاح به مقدار توانم، خواسته‌ى ديگرى ندارم و جز به لطف خداوند، توفيقى براى من نيست، پس بر او توكّل كرده‌ و به سوى او بازمی‌گردم.

به همین دلیل حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام در وصیت نامه خود آورده است که: إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی[10]؛ من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم.

و بر همین منظور هنگامی آن بزرگوار، عبیدالله بن حرّ جعفی، را به یاری می‌طلبد و او نمی‌پذیرد و در عوض می‌خواهد اسب معروف خود را به حضرت تقدیم کند! حضرت در پاسخ وی جمله معروف سوره کهف را تلاوت می‌فرماید وَما کنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً[11]؛ من هرگز از افراد گمراه یاری و کمک نمی‌گیرم.

 

  1. امر به معروف

امر به معروف و نهی از منکر یکی دیگر از وظائف اصلی انبیا و جانشینان آنان است همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید: كُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَرِ[12]؛ شما بهترين امّتى هستيد كه براى مردم برگزيده شده‌ايد تا به خوبى‌ها فرمان دهيد و از بدى‌ها و زشتى‌ها، نهى كنيد.

به همین خاطر حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام در وصیت نامه خود، هدف قیامش را چنین بیان می‌کند: أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی[13]؛ می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به شیوه جد و پدرم حرکت نمایم.

 

  1. مرزبندی

همواره مؤمنان بر اساس فرمان الهی باید با دشمنان دین و ظالمان و فاسدان مرزبندی داشته باشند و رهبران دینی در این مرزبندی، یار و راهنمای مؤمنان باشند. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم جامعه اسلامی را به مرزبندی با دشمنان دین و ظالمان و فاسدان سفارش کرده و می‌فرماید:

 

مرزبندی با دشمنان خدا

 

أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ۚ ذَٰلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ[14]؛ آیا نمی‌دانند هر کس با خدا و رسولش دشمنی کند، كيفرش آتش دوزخ است و پيوسته در آن خواهد بود؟ و این در حقیقت خوارى و رسوایی بزرگ است.

بر این اساس حضرت اباعبدلله الحسین علیه السلام در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید: أَیُّهَا النّاسُ؛ إِنَّ رَسُولَ اللّهِ قالَ: مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ، ناکِثاً لِعَهْدِ اللهِ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ، یَعْمَلُ فِی عِبادِاللهِ بِالاِثْمِ وَ الْعُدْوانِ فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفِعْل، وَ لاَ قَوْل، کانَ حَقّاً عَلَى اللهِ أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ[15]؛ اى مردم! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس سلطان ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال شمرده، پیمان الهى را شکسته و با سنّت رسول خدا مخالفت ورزیده، در میان بندگان خدا به ستم رفتار مى کند و او با زبان و کردارش با وى به مخالفت بر نخیزد، سزاوار است خداوند او را در جایگاه آن سلطان ستمگر در دوزخ درآورد.

 

مرزبندی با ظالمان

 

وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ[16]؛ و بر ستمگران تکیه ننمایید و به آنان دلگرم نشوید، و گر نه آتش شما را فرا گیرد و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نخواهيد شد.

 

مرزبندی با خائنین

 

لَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا[17]؛ حمایت کننده و جانبدار خائنان مباش.

 

آن چه بیان شد گوشه‌ای از مبانی قرآنی قیام و نهضت عاشورا و انقلاب کربلا و حرکت بی‌مانند و بی‌بدیل سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین است.

 


[1]. آیه 125 سوره نحل

[2]. آیه 39 سوره احزاب

[3]. آیه 82 سوره نحل

[4]. آیه 67 سوره مائده

[5]. آیه 25 سوره حدید

[6]. آیه 36 سوره نحل

[7]. آیه 41 سوره توبه

[8]. آیه 39 سوره انفال

[9]. آیه 88 سوره هود

[10]. سخنان حسین بن علی عَلَیهِما ‌السَّلام از مدینه تا کربلا: محمد صادق نجمی

[11]. آیه 51 سوره کهف

[12]. آیه 110 سوره آل عمران

[13]. سخنان حسین بن علی عَلَیهِما ‌السَّلام از مدینه تا کربلا: محمد صادق نجمی

[14]. آیه 63 سوره توبه

[15]. سخنان حسین بن علی عَلَیهِما ‌السَّلام از مدینه تا کربلا: محمد صادق نجمی

[16]. آیه 113 سوره هود

[17]. آیه 105 سوره نساء

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *