
حضرت زینب کبری سلام الله علیها به رهبری امام سجاد علیه السلام، با چه عواملی توانست پیروزی ظاهری یزید ملعون را به شکست قطعی تبدیل کند و شکست ظاهری امام حسین علیه السلام را به پیروزی قطعی مبدل سازد و در حقیقت خون را بر شمشیر پیروز کند؟
حضرت زینب کبری سلام الله علیها به رهبری امام سجاد علیه السلام، با چه عواملی توانست پیروزی ظاهری یزید ملعون را به شکست قطعی تبدیل کند و شکست ظاهری امام حسین علیه السلام را به پیروزی قطعی مبدل سازد و در حقیقت خون را بر شمشیر پیروز کند؟
عملکرد شایسته زینب کبری سلام الله علیها، به رهبری امام سجاد علیه السلام، خون را بر شمشیر پیروزی کرد، عملکردی که برخواسته از دهها خصائص شخصیتی آن بزرگوار است و در میان دهها خصائص شخصیتی آن بزرگوار، سه خصیصه از همه نمایانتر و بارزتر است و آن شجاعت، اعتقاد و بصیرت است.
شجاعت و دلیری، ایمان و اعتقاد راسخ و بصیرت و تشخیص صحیح، حضرت زینب کبری سلام الله علیها از ابتدای حرکت امام حسین علیه السلام تا صحنه کربلا و روز عاشورا و تا اسارت خاندان عصمت و طهارت، در عملکرد آن بزرگوار نمایان بود، و این در حالی بود که بزرگانی مثل ابن عباس و ابن جعفر و چهرههای نامدار صدر اسلام که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و مفسر قرآن بودن داشتند، هم ترسیدند، هم گیج شدند و هم نفهمیدند چهکار باید بکنند اما زینب کبری سلام الله علیها نه تنها گیج نشد، بلکه با شجاعت دلیری و با بصیرت، روشن بینی و با ایمان راسخ نسبت به راه و حرکت امام وارد میدان شد و امام زمان خود را همراهی و پشتیبانی کرد و هیچ مصیبتی اور ا متزلزل نکرد و هرگز سست و پشیمان نشد و هرگز در برابر حوادث، اعتراض و شکایت نکرد، بلکه با شجاعت و با بصیرت و با ایمان راسخ، چنان به وظیفهاش عمل نمود که توانست نهضت اباعبدالله الحسین را پیروز کند.
آن چه زینب کبری خاصه بعد از شهادت سرور و سالار شهیدان، بیان کرد و انجام داد، هم حکایت از اعتقاد راسخ به راهی داشت که آن را انتخاب کرده بود، هم حکایت از شجاعت و دلیری آن بانوی بزرگوار داشت و هم حکایت از بصیرت مثال زدنی آن حضرت.
آنگاه که زینب کبرا، در گودی قتلگاه جسد ارباً اربای برادر را بعد از آن فاجعه، روی خاک گرم کربلا دید، در میان آن همه لشکر و با آن همه مصیبت، فرمود: اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُرْبَانَ[1]؛ خداوندا این قربانی را از ما بپذیر.
آنگاه که آن بزرگوار در کوفه و در حال اسارت نهیب زد که خاموش باشید! نه تنها آن جماعت انبوه ساکت شدند، که زنگ شتران را هم از صدا انداختند
آنگاه که ابن زیاد ملعون با شماتت تمام، کار خود را به خدا نسبت داد و گفت: کیفَ رَأَیتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیک وَ أَهْلِ بَیتِک؟ زینب کبری سلام الله علیها با صلابت تمام، جواب دندان شکن به آن ملعون داد و فرمود: مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمِیلًا، هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کتَبَ اللَّهُ عَلَیهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَ سَیجْمَعُ اللَّهُ بَینَک وَ بَینَهُمْ فَتُحَاجُّ وَ تُخَاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ یوْمَئِذٍ، ثَکلَتْک أُمُّک یا ابْنَ مَرْجَانَةَ[2]؛ من جز زیبایى و نیکى ندیدم، آنها گروهى بودند که خداوند شهادت را برایشان مقرّر کرد و آنان نیز به آرامگاه خویش شتافتند و به زودى خداوند تو و آنان را در روز قیامت گرد خواهد آورد و میان شما داورى خواهد کرد؛ در آن روز بنگر چه کسى پیروز خواهد بود؟ اى پسر مرجانه! مادرت به عزایت بنشیند
آنگاه که ابن زیاد ملعون با شماتت تمام خدا را بخاطر شکست اهل بیت عصمت و طهارت حمد کرد و گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَحَکمْ وَ أَکذَبَ أُحْدُوثَتَکمْ؛ زینب کبری سلام الله علیها با صلابت تمام، جواب دندان شکن به آن ملعون داد و فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکرَمَنَا بِنَبِیهِ مُحَمَّدٍ صَلَّىالله عَلَیهِ وَآلِهِ وسَلَّمْ وَ طَهَّرَنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهِیراً وَ إِنَّمَا یفْتَضِحُ الْفَاسِقُ وَ یکذِبُ الْفَاجِرُ وَ هُوَ غَیرُنَا[3]؛ سپاس خدا را که ما را به واسطه پیامبرش گرامى داشت و از آلودگى و پلیدى پاک ساخت و همانا گناهکار رسوا مىشود و بدکار دروغ مىگوید، و او ما نیستیم.
یا آنگاه که ابن زیاد ملعون دستور کشتن حضرت امام سجاد علیه السلام صادر کرد؛ زینب کبری در دفاع از امام سجاد آن چنان به ابن زیاد تشر زد که آن ملعون از کشتند امام صرف نظر نمود.
یا آنگاه که ابن زیاد نسبت به اسرا بیادبی کرد، زینب کبرای سلام الله علیها، ابن زیادی را که گویی از انگشتانش خون میچکید، مورد عتاب قرار داد و فرمود: ثَکلَتْک أُمُّک یا ابْنَ مَرْجَانَةَ[4]؛ مادرت به عزایت بنشیند اى پسر مرجانه!
یا آنگاه که در برابر یزید ملعون خطبه میخواند و با تلاوت آیاتی از قرآن کریم[5] یزید را با جمله «يَابنَ الطُّلَقاءِ» ای فرزند آزاد شده، مخاطب قرار میدهد که برای یزید بسیار سنگین و گران تمام شد.
این ها همه حکایت از اعتقادی راسخ و شجاعتی مثال زدنی و بصیرتی فوق تصور حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارد و به همین خاطر است که آن بزرگوار را عقیله بنی هاشم نامیدهاند یعنی کسی که سرچشه عقل و هویت دهنده به عقل است. بعضی عاقلند اما عقل براى آنها به صورت حال است یعنی وصفِ زوالپذیر نه دیرپا، گاهى هست و گاهى نیست، هرگاه حواسشان باشد، عاقلند و هرگاه حواسشان نباشد، عاقل نیستند و بعضی عاقلند و عقل براى آنها به صورت مَلکه و وصفِ دیرپا است و همواره عقل با آن هاست و تمام گفتارها و رفتارهای آنان عاقلانه است. اما برخى عاقلند و عقل براى آنها به منزله فصل مقوّم آنها است، در حقیقت آنها به عقل هویت میدهند، آنها سرچشه عقل و حافظ کمالات هستند در این هنگام میشوند عقیله، همانگونه که زینب کبری عقیله بنیهاشم است.
باید توجه داشت کسانی که به راه و حرکت خود ایمان نداشته باشند در نهایت سست میشودند و انگیزه خود را برای ادامه راه از دست میدهند و در نهایت شکست خواهند خورد و کسانی که قدرت تشخیص صحیح نداشته باشند هرگز عملکرد صحیح نخواهند داشت و کسانی که از شجاعت لازم برخوردار نباشند نمیتوانند کاری را پیش ببرند. نترسیدن از مرگ، عزت و سربلندی میآورد و اصولاً کسانی که از مرگ نمیترسند زندگی شرافتمندانهای دارد.
و امروز ملت شریف ایران، برای ادامه راه و گذر از شرائط حاکم و فائق آمدن بر همه دشمنیها و سعود به قله پیروزی و پیشرفت، بیش از هر زمان به این سه خصیصه نیاز دارد.
[1].علامه بیرجندی، کبریت الاحمر، ص۳۷۶.
[2]. علامه طبرسی، اعلام الوری، ص۲۴۷/ کامل ابن اثیر، ج۴، ص۸۲.
[3].بحار الانوار، ج45، ص154 و ص115.
[4]. بحار الانوار ، ج 45 ، باب 39 ، ص . 117
[5]. سوره رم آیه 10: «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُاْ السُّوأَى أَن كَذَّبُواْ بَِآيَاتِ اللَّهِ وَ كَانُواْ بِهَا يَسْتَهْزِءُونَ» سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آنرا به مسخره گرفتند. و آل عمران 178: «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِاَّنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ» آنها که کافر شدند (و راه طغیان پیش گرفتند) تصور نکنند اگر به آنها مهلت میدهیم به سودشان است ما به آنها مهلت میدهیم، فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند و برای آنها عذاب خوار کننده و دردناگ آماده شده است.





دیدگاهتان را بنویسید