بخش یازدهم بازخوانی قیام عاشورا: نامه امام حسین به بنى ­هاشم

ابن قولویه در کامل الزیارات نقل مى‌کند: حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام از مکّه برای برادرش محمد حنفیه و سایر افراد بنى‌هاشم، در نامه‌ای چنین نوشت:

 

بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیم مِنَ الحُسَین بْنِ عَلِىّ اِلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَمَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِى هاشِمٍ، اَمّا بَعْدُ فَاِنَّ مَنْ لَحِقَ بِى اِسْتَشْهَدَ وَمَنْ تَخَلَّفَ لَمْ یدْرِک الْفَتْحَ، وَالسَّلامُ[1]؛ بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیم، از حسین بن على به محمد بن على و افراد دیگر از بنی‌هاشم که در نزد وى هستند. اما بعد: هر که به من ملحق شود شهید خواهد شد و هر که از همراهى من خوددارى کند به فتح و پیروزى دست نخواهد یافت والسلام.

 

پس از رسیدن نامه به مدینه، محمد حنفیه با عده‌اى از بنی‌هاشم به آن حضرت در مکّه ملحق شدند.[2]

بازخوانی نامه امام حسین به بنى ­هاشم

 

  1. عاقبت کار

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام در این نامه آن چه بناست اتفاق بیفتد را برای نزدیکان و وابستگان، بیان فرمود و آنان را از عاقبت کار مطلع ساخت تا هرکدام بر اساس واقعیت موجود و بر اساس ایمان و اعتقاد خود، راه درست را انتخاب کنند.

 

  1. بعضی گیج زدند

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام با جملات کوتاه، بصیرت افزایی کرد و ‌مسلمانان و به خصوص خواص جامعه اسلامی را راهنمایی نمود تا بر اساس تکلیف الهی، بتوانند صحیح موضع گیری کنند و به وظیفه خود عمل نمایند. ولی متأسفانه بسیاری از شخصیت‌ها و چهره‌های نامدار صدر اسلام، هرگز از این روشنگری بهره نبردند و بر موضع اشتباه خود پافشاری کردند. رهبر معظم انقلاب در این زمینه می‌فرماید: قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابن عباس و ابن جعفر و چهره‌های نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال اینها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چه کار باید بکنند.[3]

 

  1. بصیرت افزایی

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام با جملات کوتاه، بصیرت افزایی کرد و به همگان فهماند که فتح و پیروزی در گرو جانفشانی و شهادت در راه خداست و هر کس دنبال فتح و پیروزی است باید در این حرکت و قیام همراه شود، نه آن که بنشیند و نظاره‌گر باشد.

 

  1. سه گروه مخاطب

مخاطب نامه حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام سه گروه هستند: یک گروه که به ظاهر آن بزرگوار را همراهی کردند و دو گروه دیگر، کسانی که به دلایل گوناگون حاضر به همراهی با حضرت نشدند.

 

گروه اول

گروه اول کسانی هستند که به قصد غنائم همراه شده یا همراه خواهند شد. حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام آب پاکی را روی دست این گروه ریخته و آنان را مخاطب قرار داده و می‌فرماید در این مسیر خبری از غنائم نیست؛ آن چه هست جهاد و شهادت است: مَنْ لَحِقَ بِى اِسْتَشْهَدَ؛ هر که به من ملحق شود شهید خواهد شد.

 

گروه دوم

گروه دوم کسانی هستند که منتظرند آن بزرگوار با ایثار جان خود و یارانش، راه را برای استیلای بنی‌هاشم و علویان باز کند و ایشان سهمی از آن بردارند و از این نمد برای خود کلاهی بسازند. حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام مانند گروه اول، آب پاکی را روی دست این گروه ریخته و آنان را مخاطب قرار می‌داده و می‌فرماید: وَمَنْ تَخَلَّفَ لَمْ یدْرِک الْفَتْحَ؛ این چنین نیست که شما دور از صحنه نظاره‌گر باشید و بعد بتوانید از ثمره قیام منفعت ببرید.

 

گروه سوم

گروه سوم کسانی هستند که از عاقبت کار آگاهند، از یک طرف حاضر نیستند خطر کنند و حضرت را همراهی نمایند و از طرف دیگر می‌دانند که اگر آن بزرگوار همراهی نکنند، عاقبت خوبی برایشان رقم نخواهد خورد، در نتیجه می‌خواهند به ظاهر از روی خیر خواهی حضرت را از راه مقدسش بازدارند تا گرفتار خاری و ذلت نشوند و حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام مانند دو گروه اول، آب پاکی را روی دست این گروه ریخته و با جمله: مَنْ لَحِقَ بِى اِسْتَشْهَدَ؛ قطعیت حرکت و قیام خود را به آنان فهماند و با جمله: وَمَنْ تَخَلَّفَ لَمْ یدْرِک الْفَتْحَ؛ عاقبت مختوم و ذلت بار آنان را گوش زد می‌کند.

 


[1] – کامل الزیارات، ط مکتبه الصدوق، ج1، ص76.

[2]– ترجمه حسین­بن­علی از تاریخ ابن­عساکر، احیاء­الثقافه­الاسلامیه، ج1، ص298.

[3] – دیدار با پرستاران در تاریخ 22/08/1370.

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *