بخش دوازدهم بازخوانی قیام عاشورا: خطبه امام حسین

با نزدیک شدن موسم حج، حجاج، گروه گروه وارد مکّه مى‌شدند در این هنگام حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام مطلع شد که به دستور یزیدبن معاویه، عمرو بن سعد بن عاص به ظاهر به عنوان امیر حاج ولى در واقع به منظور ترور آن بزرگوار عازم مکّه شده است، لذا آن حضرت تصمیم گرفت به احترام کعبه، بدون شرکت در مراسم حج و با تبدیل اعمال حج به عمره مفرده در روز سه شنبه هشتم ذیحجه از مکّه به سوى عراق حرکت کند.

 

امام قبل از حرکت، خطبه‌ای را در میان افراد خاندان بنى هاشم و گروهى از شیعیان ایراد فرمود: اَلْحَمْدُلِلّهِ ما شاءَ اللّهُ، وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ، وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ؛ سپاس براى خداست، آنچه خدا بخواهد همان خواهد­بود و هیچ نیرویى حکم­فرما نیست مگر به اراده خداوند و درود خداوند بر فرستاده خویش.

 

خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ؛ مرگ برای آدمیزاد همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان و من به دیدار نیاکانم، مانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف؛ اشتیاق دارم.

 

وَ خُیِّرَلِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ فَیَمْلاَنَّ مِنِّی اَکْراشاً جَوْفاً وَ اَجْرِبَةً سَغْباً؛ و براى من قتلگاهى معین گردیده­است که در آنجا فرود خواهم­آمد و گویا با چشم خود مى‌بینم که درندگان بیابان­ها و لشکریان کوفه در سرزمینى در میان نواویس و کربلا اعضاى مرا قطعه قطعه و شکم‌هاى گرسنه خود را سیر و انبان­هاى خالى خود را پر مى­کنند.

 

لا مَحیصَ عَنْ یَوْم خُطَّ بِالْقَلَمِ رِضَى اللّهِ رِضانا اَهْلَ الْبَیْتِ، نَصْبِرُ عَلى بَلائِهِ وَ یُوَفّینا اَجْرَ الصّابِرینَ؛ از پیشامدى که با قلم قضا نوشته شده­است، چاره و مفرى نیست، بر آنچه خدا راضى است ما نیز راضى و خشنودیم، در مقابل بلا و امتحان او صبر و استقامت مى‌ورزیم و خداوند اجر صبر­کنندگان را بر ما عنایت خواهد­نمود.

 

لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللّهِ لَحْمَتُهُ، وَ هِىَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فى حَظیرَةِ الْقُدْسِ، تَقَرُّ بِهِمْ عَیْنُهُ وَ یُنْجَزُ بِهِمْ وَعْدُهُ؛ در میان پیامبر و پاره‌هاى تن وى فرزندانش هیچگاه جدایى نخواهد­افتاد و در بهشت برین در کنار او خواهند­بود؛ زیرا آنان وسیله خوشحالى و روشنى چشم پیامبر بوده و وعده او نیز که استقرار حکومت اللّه است به وسیله آنان تحقق خواهد پذیرفت.

 

مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى[1]؛ هر یک از شما حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقاى پروردگار نثار کند آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد ان شاءاللّه تعالى.

 

 

بازخوانی خطبه امام حسین عَلَيهِ السَّلام

 

  1. یکی از مظاهر کمال

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام چه تعبیر زیبا و چه تشبیه دلنشین از مرگ دارد: خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ؛ مرگ برای آدمیزاد همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان. این تعبیر زیبا و تشبیه دلنشین از مرگ نشان از نوع مواجه انسان با مرگ است که زندگی انسان را تغییر می‌دهد. ترس از مرگ، خاری و خفت می‌آورد و نترسیدن از مرگ، زندگی عزتمند را به دنبال دارد. شهید میورد میشهید مطهری در کتاب انسان کامل می‌فرماید: یکی از مظاهر کمال طرز مواجهه انسان با مرگ است. زیرا خیلی از بدبختی‌های انسان به خاطر ترس از مرگ است. بعضی به خاطر اینکه نمیرند تن به پستی‌ها و بدبختی‌های زیادی می‌دهند.[2]

 

 

  1. پاسخ به دلسوزان

بسیاری از محبین حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام برای آن حضرت به خاطر کشته شدن، دلسوزی می‌کردند و برای این که کشته نشود، می‌خواستند آن بزرگوار را از این حرکت و قیام منصرف نمایند و حضرت به آنان این گونه جواب می‌دهد: وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ؛ و من به دیدار نیاکانم، مانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف، اشتیاق دارم.

 

  1. خبر قطعی از شهادت

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام برای چندمین بار، از شهادت خود خبر می‌دهد و با صراحت کامل، جزئیات آن را بیان می‌کند. آن بزرگوار شهادت خود را تقدیر و امتحان الهی می‌داند که گریزی از آن نیست و از آن جایی که برای حفظ اسلام و مسلمین لازم و ضروری است؛ آن را مورد رضایت حضرت حق معرفی می‌کند تا مسلمانان را با هشدار جدی روبرو ساخته و از این رهگذر عواطف مسلمانان تحریک نماید تا با حمایت رهبری امت، راه سعادت و رستگاری را طی نمایند.

 

  1. دعوت قاطع به مبارزه

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام باز برای اتمام حجت در پایان خطبه، همه کسانی را که ادعای چاکری و فدایی شدن دارند و مدام چاکرم و فدات بشم می‌گویند و همه کسانی که در ظاهر قرب الهی و رسیدن به خدا را طلب می‌کنند را به این حرکت و قیام دعوت نموده و می‌فرماید: مَنْ کانَ باذِلا فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى؛ هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه شهادت و لقاى پروردگار نثار کند آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد ان شاءاللّه تعالى.


[1] – الملهوف، دارالاسوه، ج1، ص126.

[2] – انسان کامل، (بی­جا)، ج1، ص141

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *