احکام ضروری نماز جماعت

بخشی از احکام نماز جماعت که ضرورتا مورد نیاز است.


مستحب مؤكد است نمازهای پنج‌گانه به خصوص نماز صبح و نماز مغرب و عشا به جماعت خوانده شود و نماز جمعه واجب است به جماعت خوانده شود.

 

نمازهای واجبی كه می‌توان به جماعت خواند:

  1. نماز قضا؛
  2. نماز آیات؛
  3. نماز میت.

 

نمازهای واجبی كه نمی‌توان به جماعت خواند:

  1. نماز طواف؛
  2. نماز احتیاط؛
  3. نمازی که به وسیله نذر واجب شود.

 

نمازهای مستحبی كه می‌توان به جماعت خواند:

  1. نماز استسقاء؛
  2. نماز عید: در زمان غیبت به نیت رجاء.

 

مواردی كه نماز جماعت واجب می‌شود

  1. کسی که قرائتش صحیح نیست و قدرت بر تعلیم قرائت دارد ولی کوتاهی می‌کند؛
  2. كسی كه در نماز وسواس دارد و اگر نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت می‌شود؛
  3. فرزندی كه پدر یا مادر به او امر كنند كه نماز را به جماعت بخواند، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را به جماعت بخواند و قصد استحباب نماید؛
  4. كسی نذر كند نمازش را به جماعت بخواند.

 

 شرائط نماز جماعت

شرط اوّل: نبود حائل

  1. بین مأموم مرد و امام؛
  2. بین مأمومین مرد و بعضی دیگر که واسطه اتّصال به امام هستند؛
  3. بین مأمومین زن و بعضی دیگر از زنان که واسطه اتّصال به امام هستند.

 

موارد زیر مانعی ندارد:

  1. وجود حائل بین زن و امام؛
  2. وجود حائل بین زن و مأمومین مرد؛
  3. تاریکی كه مانع دیدن شود؛
  4. غبار كه مانع دیدن شود؛
  5. مأمومین جلوتر، كه آماده برای اقتدا باشند؛
  6. وجود حائل غیر ثابت، مانند گذشتن انسان یا حیوان؛
  7. حائل کوتاهی که مانع دید در جمیع حالات نماز نشود.

 

موارد زیر مانع است:

  1. شیشه گرچه شفاف باشد؛
  2. مانع سیار پیوسته مانند جمعیتی كه به صورت پیوسته حركت كنند.

 

مسأله:

  1. اگر بین نماز حائل ایجاد شود نماز فرادا می‌شود؛
  2. اگر نماز افراد صف جلو تمام شود نماز افراد صف عقب فرادا می‌شود؛
  3. اگر معلوم باشد که نماز افراد صف جلو باطل است و عنوان مانع تلقی شود نماز صف عقب‌ باطل است؛
  4. اگر شك كند نماز افراد صف جلو صحیح است یا نه، باید حمل بر صحّت شود؛
  5. اگر نماز افراد صف جلو بنابر تقلید خودشان صحیح باشد و بنا بر تقلید افراد صف بعد باطل باشد، چنانچه صف جلو حائل یا فاصله به حساب آید، داخل شدن در آن نماز جماعت، اشکال دارد.

 

شرط دوّم: جایی که امام ایستاده بالاتر از جای مأمومین نباشد.

ولی بالاتر بودن جای مأموم از جای امام به چند متر مانعی ندارد.

 

شرط سوّم: بین مأموم و امام یا بین مأموم و صف جلو بیش از یک قدم معمولی فاصله نباشد.

احتیاط آن است كه جای سجده پشت پای فرد جلویی قرار بگیرد.

 

شرط چهارم: مأموم جلوتر از امام قرار نگیرد.

بهتر آن است كه طوری بایستد كه در هنگام نشستن زانوهایش از امام جلو نزد.

 

شرط پنجم: دیدن امام توسط نفرات صف اول و دیدن نفرات صف جلو توسط نفرات صف عقب:

ندیدن امام توسط نفرات صف اول، به دلیل طولانی شدن صف مانعی ندارد.

ندیدن صف جلو توسط نفرات صف عقب، به دلیل طولانی شدن صف مانعی ندارد.

 

شرط ششم: نخواندن قرائت توسط مأموم:

در دو رکعت اول نماز اخفاتی.

در دو رکعت اول نماز جهری در صورتی که صدای امام را بشنود و اگر نشنود قرائت بر مأموم جایز است.

 

شرط هفتم: خواندن اذكار واجب نماز و تسبیحات ركعت سوم و چهارم توسط مأموم:

خواندن قرائت برای مأموم در صورتی كه به رکعت اوّل و دوّم نماز جماعت نرسد

اگر امام مهلت نداد که قرائت مأموم تمام شود و به رکوع رود، مأموم به خواندن حمد اکتفا کند و در رکوع به امام ملحق شود و اگر بازهم به او مهلت نداد تا حمد را بخواند در سجده به امام ملحق شود.

 

شرط هشتم: متابعت مأموم در گفتن تكبیرة الاحرام:

مأموم در گفتن تکبیرة الاحرام نباید بر امام مقدّم بیفتد و نباید همزمان با او بگوید اما متابعت در دیگر اقوال لازم نیست.

فرقی بین اقوالی که بشنود یا نشنود، نیست گرجه متابعت از امام در قول مسموع موافق احتیاط است

اگر مأموم سهوا یا به گمان آن که امام تکبیر را گفته است، تکبیرة الاحرام را قبل از امام بگوید نماز او منفرد می‌شود و اگر بخواهد وارد نماز جماعت شود، باید به نماز مستحبّی عدول کند و آن را دو رکعتی تمام کند.

 

شرط نهم: متابعت مأموم از امام در افعال:

مأموم در افعال نماز نباید از امام جلو بیفتد و نباید زیاد عقب بیفتد.

ترك متابعت یعنی جلو افتادن یا و عقب افتادن زیاد از امام بطوری که او را از شکل جماعت خارج سازد، گناه است و جماعتش را باطل می‌كند اما نماز صحیح است مگر موردی كه به آن اشاره خواهد شد.

اگر مأموم سهوا یا به گمان آن که امام سرش را از ركوع یا سجده بلند کرده است، سرش را بلند کند، واجب است برگردد و متابعت نماید.

 

مواردی كه مأموم بخاطر متابعت نكردن، گناه كرده اما نماز جماعتش صحیح است.

اگر مأموم واجبات رکوع یا سجده را انجام داده و سهوا یا به گمان آن که امام سرش را بلند کرده، سرش را از رکوع بلند کند و عمدا برنگردد.

اگر مأموم واجبات رکوع یا سجده را انجام داده و عمدا قبل از امام، سر از رکوع بلند کند.

 

مواردی كه مأموم به احتیاط باید نماز را اعاده كند.

اگر مأموم بعد از اتمام قرائت ركعت اول و دوم امام، قبل از امام سهوا به رکوع رود، باید برگردد و احتیاط، اعاده نماز است.

اگر مأموم قبل از امام سهوا به سجده رود، باید برگردد و احتیاط، اعاده نماز است.

اگر مأموم سر از سجده بلند کند و ببیند که امام در سجده است و به خیال آن که امام هنوز در سجده اوّل است، به قصد متابعت از او به سجده برگردد، پس از آن معلوم شود که سجده دوّم امام بوده است، احتیاط آن است که آن نماز را تمام و اعاده نماید.

اگر به خیال آن که سجده دوّم امام است، پس به قصد سجده دوّم به سجده رود، پس از آن معلوم شود که سجده اوّل امام بوده، باید سجده خودش را سجده دوّم حساب کند و می‌تواند قصد فرادا کند و بعید نیست که در سجده دوّم، متابعت از امام و ادامه آن تا رسیدن به امام جایز باشد و اوّلی موافق احتیاط اعاده نماز است.

 

مواردی كه مأموم بخاطر متابعت نكردن گناه كرده و نمازش باطل است.

به ركوع رفتن مأموم قبل از اتمام قرائت ركعت اول و دوم امام، نماز را باطل می‌‌كند.

اگر مأموم قبل از انجام واجبات ركوع، عمدا قبل از امام، سر از ركوع بلند کند، نمازش باطل است

اگر مأموم قبل از انجام واجبات سجده، عمدا قبل از امام، سر از سجده بلند کند، نمازش باطل است.

اگر مأموم بعد از انجام واجبات ركوع، عمدا قبل از امام، از ركوع سر بلند کند و عمدا برگردد، نمازش باطل است.

اگر مأموم بعد از انجام واجبات سجده، عمدا قبل از امام، از سجده سر بلند کند و عمدا برگردد، نمازش باطل است.

 

مواردی كه مأموم بخاطر متابعت نكردن گناه كرده و نمازش باطل است و بهتر است نماز را تمام و سپس اعاده كند.

اگر مأموم سهوا یا به گمان آن که امام سرش را از ركوع بلند کرده است، سرش را بلند کند و برنگردد، در حالی که واجبات رکوع را انجام نداده باشد.

اگر مأموم سهوا یا به گمان آن که امام سرش را از سجده بلند کرده است، سرش را بلند کند و برنگردد، در حالی که واجبات سجده را انجام نداده باشد

اگر مأموم سهوا قبل از امام از رکوع بلند شود سپس جهت متابعت از امام، به رکوع برگردد و قبل از آن که به حدّ رکوع برسد، امام از رکوع بلند شود، بعید نیست که نماز باطل باشد و احتیاط آن است که تمام کند و اعاده نماید

 

شرائط تحقق نماز جماعت:

  1. اتحاد نوع در نماز جماعت:

نماز امام و مأمون باید در نوع اتحاد داشته باشد ولی لازم نیست در كیفیت یكسان باشد مانند نماز عصر كه به نماز ظهر، چه تمام و چه شکسته یا یکی ادا و دیگری قضا می‌توان اقتدا كرد یا نماز آیات زلزله را به نماز آیات کسوف چه ادا و چه قضا می‌توان اقتدا كرد امّا اقتدای یك نوع نمار به نوع دیگر مانند اقتدای نماز طواف به نماز صبح یا بالعكس اشكال دارد.

 

  1. اتحاد امام جماعت:

امام جماعت در هر نماز باید یكی باشد، پس اگر کسی اقتدای به دو نفر را نیت کند، اگر چه آن دو با هم نماز بخوانند، جماعت منعقد نمی‌شود.

 

  1. تعیین امام جماعت:

مأموم باید امام را با اسم یا وصف یا اشاره ذهنی یا اشاره خارجی تعیین کند، مثل این که اقتدای به شخص حاضر را نیت نماید، گر چه او را نشناسد، ولی می‌داند که عادل است و برای اقتدا صلاحیت دارد

اگر نیت اقتدا به شخصی نماید به حساب این که زید است و بعدا معلوم شد که عمرو است، چنانچه عمرو عادل نباشد، جماعت او باطل است و اگر رکنی را زیاد نکرده نمازش صحیح است و اگر رکنی را به خیال اقتدا، زیاد کرده باشد نمازش هم باطل است و بهتر است نماز را تمام کند، سپس اعاده نماید و اگر عمرو عادل باشد، و ركنی را اضافه نكرده باشد نماز و جماعتش صحیح است و اگر رکنی را به خیال اقتدا، زیاد کرده باشد، بهتر است نماز را تمام کند، سپس اعاده نماید.

 

  1. حداقل نفرات در نماز جماعت:

در غیر از نماز جمعه و عید حداقل نفرات در نماز جماعت دو نفر است یکی امام، دیگری مأموم، چه مأموم مرد باشد یا زن، بلکه بنابر اقوا اگر مأموم بچّه ممیز باشد نیز کفایت می‌کند.

 

  1. مأموم بداند نماز امام از نمازهائی است كه می‌شود به جماعت خواند

اگر انسان نداند نمازی را كه امام می‌خواند نماز واجب یومیه است یا نماز مستحب نمی‌توان به او اقتدا كرد.

 

  1. نیت نماز جماعت برای مأموم:

مأموم باید نیت اقتدای به امام داشته باشد و الا جماعت منعقد نمی‌شود، گر چه در افعال و اقوال از امام تبعیت کند.

اگر مأموم شک کند که نیت اقتدا کرده یا خیر اگر هیأت مأموم را دارد بنا را بر اقتدا بگذارد و اگر هیأت مأموم را ندارد بنا را بر اقتدا نکرده بگذارد.

 

نیت نماز جماعت برای امام:

نیت نماز جماعت برای امام لازم نیست، گر چه حصول ثواب برای امام، متوقّف بر چنین نیتی است، مگر در نماز جمعه و نماز عید فطر و قربان و بعض فروع نماز معاده بنابر مشروعیت آن (نمازی که به طور فرادا خوانده شده و چون جماعت منعقد شود، دوباره همین نماز به جماعت خوانده شود، معاده نام دارد).

 

  1. زمان اقتدا به نماز جماعت:

در جمیع حالات نماز جماعت می‌شود اقتدا كرد حتی در تشهد آخر نماز.

اگر در رکعت دوّم اقتدا کند، مأموم در قنوت و تشهّد از امام تبعیت می‌کند و احتیاط آن است که در موقع تشهّد خواندن امام، به حالت تجافی بنشیند، و وقتی برای رکعت دوّم می‌ایستد، واجب است در آن رکعت، حمد و سوره را قرائت کند.

اگر در رکعت سوّم یا چهارم می‌خواهد اقتدا کند، اگر به خواندن حمد می‌رسد می‌تواند قبل از ركوع اقتدا كند اما اگر به خواندن حمد نمی‌رسد باید موقع ركوع اقتدا كند.

اگر در حین خواندن نماز واجب، نماز جماعت منعقد شود، مستحب است به نافله عدول نماید و نافله را در دو رکعتی تمام نماید.

اگر در حین خواندن نافله، نماز جماعت منعقد شود و خوف نرسیدن به آن داشته باشد، مستحب است نافله را قطع کند.

 

قطع نماز جماعت:

اگر از اول قصد فرادا نداشته باشد در جمیع حالات نماز جماعت می‌شود قصد فرادا كرد.

اگر از اول قصد فرادا داشته باشد، احتیاط آن است که اگر ضرورتی پیش آید و لو دنیوی، می‌تواند قصد فرادا كند.

اگر بعد از قرائت امام، قبل از رکوع قصد فرادا کند، قرائت بر او واجب نیست.

اگر در اثنای قرائت امام قصد فرادا کند، احتیاط آن است که قرائت را از نو به قصد قربت و رجاء بخواند.

اگر در اثنای نماز قصد فرادا کند، نمی‌تواند دو مرتبه اقتدا نماید.

 

شرائط امام جماعت

  1. ایمان: شیعه دوازده امامی باشد؛
  2. پاکی ولادت: حلال زاده باشد؛
  3. عاقل باشد؛
  4. بالغ باشد؛
  5. مرد باشد (در صورتی که مأموم مرد باشد).
  6. عادل باشد (عدالت با شیوعی که موجب اطمینان باشد، ثابت می‌شود)؛
  7. صاحب اعذار نباشد (اگر به واسطه عذری با لباس نجس نماز می‌خواند بنا بر احتیاط واجب نباید به او اقتدا كرد)؛
  8. در تکلیف در رتبه متأخر نباشد (مانند امامت نشسته برای ایستاده یا لال برای گویا)

بهتر است، هیچ صاحب نقصی برای کامل امامت ننماید

  1. نمازش در نظر مأموم باطل نباشد (اگر مأموم از روی اجتهاد یا تقلید معتقد باشد که نماز امام باطل است، اقتدا به او صحیح نیست)؛

امّا اگر اختلاف آنها در رأی معلوم نباشد، اقتدا جایز است و فحص و پرسیدن، واجب نیست

  1. شرائط نمازگزار را دارا باشد (مانند طهارت، صحیح ادا كردن كلمات نماز، مباح بودن لباس و مانند آن)

اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام به جهتی نمازش باطل بوده، مثلًا بی‌وضو نماز خوانده، نمازش صحیح است.

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *