غدیر و عاشورا دو بال یک پروازند و پیوند ناگسستنی دارند. عاشورا با نگاه به غدیر و از رهگذر غدیر، زنده نگهداشته میشود و عزاداری از رهنمودهای امامت الهام میگیرد و از انحراف حفظ میشود و از آن طرف تعظیم شایستهی غدیر به حماسهی کربلا، معنا میبخشد و از تکرار عاشورا جلوگیری میکند.
غدیر و عاشورا دو بال یک پروازند و پیوند ناگسستنی دارند. عاشورا با نگاه به غدیر و از رهگذر غدیر، زنده نگهداشته میشود و عزاداری از رهنمودهای امامت الهام میگیرد و از انحراف حفظ میشود و از آن طرف تعظیم شایستهی غدیر به حماسه کربلا، معنا میبخشد و از تکرار عاشورا جلوگیری میکند.
اگر شعائر دین زندهنگهداشته میشد و اگر ما در واقعهی عید سعید غدیر، عید سعید مبعث، عید سعید فطر، عید سعید قربان، عید جمعه و ایام موالید اهل بیت عصمت و طهارت عَلَیْهِمالسَّلام، درست و شایسته عمل میكردیم؛ کار به مصیبت بعد از مصیبت و شهادت بعد از شهادت نمیكشید و شیعه عزادار نمیشد.
کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر
کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر، عاشورا را به وجود آورد و ما عزادار شدیم و غیبت را بوجود آورد و ما از وجود نازنین امام زمان محروم شدیم و اگر این کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر ادامه یابد، هم تکرار عاشورا را و هم ادامهی غیبت و محرومیت را به دنبال خواهد داشت.
متأسفانه امروز ما گرفتار همان بلیهای شدیم که ما را عزادار کرد و محروم نمود و آن کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر است، کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر ما را محروم نمود و عزادار کرد و ما امروز عزاداری میکنیم و کاری به رویداد غدیر نداریم.
اگر کوتاهی مسلمانان در رویداد غدیر، فاجعهی کربلا را به وجود آورد و امام را به مسلخ برد و شیعه را عزادار کرد؛ متأسفانه امروز همان کوتاهی و انحراف گریبانگیر ما شده است. به شکلی که ما برای فاجعهی دلخراش کربلا و شهادت جانگداز سید و سالار شهیدان عزاداری میکنیم که به حق باید عزاداری کنیم، اما نسبت به غدیر بیتوجهیم و از علت عزادار شدن و مصیبت دیدن غافلیم. ما غدیر را رها کردیم و فقط عزاداری میکنیم. در حالی که ضمن عزاداری باید کوتاهی و بیتوجهی نسبت به غدیر را جبران کرد. امروز همین انحراف گریبان بخشی از مراسم مذهبی ما را گرفته است.
آتشزدن در خانه، شکستن پهلو، سقط فرزند، غصب خلافت، خانه نشینی، راهاندازی جنگ جمل، صفین و نهروان، شهادت دلخراش قطب دایرهی امکان، تحمیل صلح دلخراش بر خورشید درخشان امامت و ولایت و سرانجام شهادت سبط اکبر و پارهی تن پیامبر با زهر کین؛ همه به خاطر کوتاهی و بیتوجهی نسبت غدیر است.
اگر صحنهی دلخراش کربلا به وجود آمد، اگر عاشورا قلب بشریت را جریحهدار کرد، اگر امام و یارانش چاک چاک شدند، اگر بر پیکر آنان سم ستوران راندند، اگر سرهای قدسیان همه بر نیزهها برفت و اگر خاندان عصمت و طهارت چون اجانب به اسارت رفتند و در کوچه و بازار کوفه و شام گردانده شدند شیعه عزادار شد؛ همه به خاطر کوتاهی و بیتوجهی نسبت غدیر است.
تندروی نسبت به غدیر
تندروی دربارهی غدیر هم همانند کوتاهی و بیتوجهی نسبت غدیر، مصیبتبار است و در حقیقت هر دو، لبهی یک قیچیاند، چه سنی وهابی و چه شیعهی انگلیسی، هر دو با یک تیشه بر ریشهی غدیر که همان اسلام ناب محمدی است میزنند.
کسانی که به بهانهی دفاع از غدیر و به حمایت اهل بیت عصمت و طهارت، دانسته یا ندانسته یا مغرضانه، با سخنان بیاساس و حركتهای نسنجيده، به دیگر مذاهب فحش و ناسزا میگویند، احساسات دیگر فِرَق اسلامی را تحریک میکنند و به اختلافات شیعه و سنی دامن میزنند؛ در حقیقت تندروهایی هستند که نقشههای نظام سلطه، بر علیه جهان اسلام را عملی میسازند.
کسانی که به بهانهی دفاع از غدیر و به حمایت اهل بیت عصمت و طهارت، دانسته یا ندانسته یا مغرضانه، شعارهای اختلاف افکنانه سر میدهند، یا در مراسم بیاساس عیدالزهرا، همه چیز را مباح میدانند یا لعن و نفرین بر اولی و دومی را برای خرسندی فاطمهی زهرا سلام الله علیها علنی رواج میدهند؛ در حقیقت تندروهایی هستند که سبب پیدایش داعش و تکفیریها شدند و بزرگترین مشکل جهان اسلام، یعنی آتش خانمان سوز جنگ را بر مسلمانان تحمیل کردهاند.
آیا کسی که سر در آخُر کج فهمی خویش کرده و متحجرانه اختلافافکنی میکند و سبب پیدایش فرق داعش و تکفیری شده است؛ عزادار است؟! یا مدافع غدیر؟! آیا آن کسی که به دفاع از سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین عَلَيْهِالسَّلام، خود را چاک چاک میکند اما از دشمنان واقعی دين مانند اسرائیل اعلان انزجار نمیکند و در مقابل دشمن را در عملی کردن نقشههایش کمک مینماید؛ عزادار است؟ یا مدافع غدیر؟! مدافع و عزادار واقعی کسی است که مقتدرانه در مرز اسرائیل ایستاده و فریاد مرگ بر کفر و نفاق را با سردادن در عمل ثابت کرده است.
تعظیم و بزرگداشت شایستهی غدیر، زنده نگهداشتن نهضت حسينی و دفاع جانانه از حریم اهل بیت عصمت و طهارت؛ در گرو فهم صحیح از شرائط زمان و مکان است، در گرو توجه به مصالح عمومی جهان اسلام است. در گرو دفاع از حق و حقيقت و کیان اسلام است. در گرو دوری از آن چه وهن اسلام و مسلمین است و در گرو مبارزهی چشمگیر با ظلم و فساد است “و لو بلغ ما بلغ”.
دیدگاهتان را بنویسید