سیر معنوی در شب قدر بخش 1 / برای همه روشن است که دو رکعت نمازِ مقبول، دشواریهایی دارد و دوری از گناه سختیهای بسیار، چه رسد به یک عمر عبادت و یک عمر دوری از گناه، به همین خاطر، بسیاری از این گردونه خارج شده و بسیاری که در گردونه بندگی قرار میگیرند، با سختی از گناه دوری میکنند، با سختی خدا را عبادت میکنند.
اما خداوند تبارک و تعالی بر اساس قاعدهی لطف، با قرار دادن شب قدر، زمینهی یک عمر دوری از گناه، زمینهی یک عمر عبادت مقبول و سیر معنوی را برای ما فراهم کرده است و این ناممکن را ممکن کرده است.
کدام انسان با ایمان و عاقلی است که چنین شبی را، چنین امکانی را، چنین فضیلتی را و چنین سیر معنوی را رها سازد؟ وقتی که انسان به تجربه یافته است که لحظه به لحظه عبادت و انجام رکعت به رکعت هر نماز، با سختیها و دشواریهای فراوان روبرو است، چه رسد یک عمر عبادت، هرگز درک چنین شب ارزشمند و بیمانند را، از دست نخواهد داد.
طی الارض / از عالمی پرسیدند شما طی الارض میدانی؟ در جواب گفت بالاتر از آن را میدانم، من در یک شب به اندازه هفتاد سال عبادت میکنم و این سیر معنوی، از طی الارض و السماء هم مهمتر و بالاتر است.
شب قدر، شب تحول درونی سیر معنوی است، سیر معنوی در شب قدر با دو مقدمه بیان میشود.
مقدمه اول: هدف خلقت با خدائی و با خدا بودن است
هدف خلقت آن است که انسان از جنبه مادی و زمینی خود به درآید و به ملک و ملکوت برسد، از خوی حیوانی خود فاصله بگیرد و به کمال لایق خود برسد و از هرگونه عیب و نقصی مبرا شود و به کمالات انسانی برسد و این همان سیر معنوی است.
از آن جائی که همه کمالات از آن خداست و نزد خداوند است و از ذات احدیت سرچشمه میگیرد، انسان باید با خدا باشد تا به کمال لایق خود نایل شود و اگر خداوند با خلق زمین، آسمان، ستارگان و کهکشانها قدرت نمائی میکند؛ میخواهد به بشر بفهماند همه چیز پیش خداست و اگر کسی بناست سر سوزنی از کمالات بهرمند شود و اگر کسی بخواهد سیر معنوی کند؛ باید خود را به منبع لایزال الهی متصل نماید.
بر همین اساس قرآن کریم در آیه 156 سوره بقره میفرماید: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ؛ همه هستی، خدائی خلق شده اند و به سوی او بازخواهند گشت. پس همان گونه که از خدائیم و به سوی خدا باز میگردیم؛ در بین مسیر هم باید با خدا باشیم و این همان سیر معنوی است.
هدف خلقت با خدائی و با خدا بودن و به سیر معنوی رسیدن است، قرآن کریم در آیه 59 سوره ذاریات میفرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ؛ من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند و از این راه به من نزدیک شوند و به کمال لایق خود برسند و نایل شوند.
اهداف ارسال رسل و انزال کتب برای این است که بشر با خدا باشد و به سیر معنوی برسد، بر همین اساس خداوند 124 هزار پیامبر را فرستاد تا بشر، خدایی شود، قرآن کریم در آیه 36 سوره نحل میفرماید: وَلَقَد بَعَثنا فی کلِّ أُمَّةٍ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ؛ در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم که خدای یکتا را بپرستند و از بتان و فرعونان دوری کنند.
عقل که به عنوان مخلوق اول شناخته میشود به معنا با خدایی بودن و سیر معنوی است، امام صادق علیه السلام عقل را با خدا بودن معنا میکند: الْعَقْلُ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ؛ عقل آن است كه به وسيلهی آن خداى رحمان پرستش شود و بهشت به دست آيد است.
خلقِ فطرت برای با خدا بودن، برای رسیدن بشر به سیر معنوی است، قرآن کریم در آیه 30 سوره روم میفرماید: فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِک الدِّینُ الْقَیمُ؛ پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار.
مقدمه دوم: با خدا بودن به آسانی حاصل نمیشود
با خدا بودن و سیر معنوی، به آسانی حاصل نمیشود، مشکلات و موانع بسیاری دارد به همین خاطر، بسیاری از این گردونه خارج شده و بسیاری که در گردونهی بندگی قرار میگیرند، با سختی از گناه دوری میکنند، با سختی خدا را عبادت میکنند، با سختی عبادت هایشان را حفظ میکنند و با سختی خود را با خدا نگاه میدارند.
بخاطر همین است که وقتی انسان میخواهد دو رکعت نماز بخواند، نمازی که میتواند بال پرواز انسان به سوی ملکوت باشد و وسیلهای برای سیر معنوی شود؛ نه اول وقت، نه در مسجد، و نه به جماعت، نه با توجه، نه با حضور قلب، نه با حالت خضوع، نه با حالت خشوع نه با اخلاص و نه با رعایت احکام لازم و نه با رعایت آداب لازم و نه با رعایت شرائط لازم انجام میشود. تازه همان هم که انجام شده، با حواس پرتی و با شک بیاثر میشود، و در خلال آن با وسوسههای شیطانی و ریا، باطل میشود و به یقین مقبول درگاه احدیت قرار نخواهد گرفت.
با این حال همین نماز ناقص، آن قدر به آدم فشار میآورد و سخت است که وقتی تمام میشود مثل این که بار صدمنی از روی شانه انسان پائین گذاشته شده است و این همان حقیقتی است که قرآن کریم به آن اشاره میکند: وَإِنَّهَا لَکبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ؛ و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
تازه اگر صحیح ادا شود با سختی از آفت و آسیب، از عجب و خودپسندی از غرور و ریا باید حفظ شود، با سختی چشم و گوش و زبان پیش هر گناهی باید حفظ شود تا اثرات عبادت انسان را به جایگاه لایق خود برساند، یک وقت هم میبینیم با یک حرکت ناشایست همه تباه شده است. هفتاد سال عبادت یک شب به باد میرود.
این همه سختی برای دو رکعت نماز است چه رسد به یک عمر دوری از گناه، یک عمر نافرمانی نکردن، یک عمر عبادت و یک عمر با خدا بودن؛ در حقیقت هم عبادتش مشکل است، هم اطاعتش مشکل است، هم حفظ آن عبادت و اطاعت مشکل است و هم گناه نکردنش بسیار سخت و مشکل و طاقت فرسا است.
نا ممکن، ممکن میشود
اما خداوند تبارک و تعالی بر اساس قاعدهی لطف، با قرار دادن شب قدر و با درک صحیح آن، زمینهی یک عمر دوری از گناه، زمینهی یک عمر عبادت مقبول و زمینهی یک عمر با خدا بودن و سیر معنوی داشتن را برای ما فراهم کرده و این ناممکن را ممکن کرده است.
انسان با درک صحیح شب قدر میتواند بدون دردسر، به اندازهی یک عمر، پاک زندگی کند، از شیطان، از پلیدیها و زشتیها و از گناه دور شود، به اندازهی هفتاد سال، عبادت مقبول داشته باشد، بندهی خدا شود، بندگی خدا کند، به خدا نزدیک شود و در حقیقت با خدا باشد و به سیر معنوی خود بپردازد.
از امام صادق سؤال شد چگونه شب قدر از هزار ماه برتر است؟ آن بزرگوار فرمود: العَمَلُ فیها مِنَ الصَّلاةِ وَالزَّکاةِ وأنواعِ الخَیرِ، خَیرٌ مِنَ العَمَلِ فی ألفِ شَهرٍ؛ زیرا فضیلت نماز، زکات و هر عمل خیری در شب قدر، از عمل در هزار ماه بهتر است.
از عالمی پرسیدند شما طی الارض میدانی؟ در جواب گفت بالاتر از آن را میدانم، من در یک شب به اندازهی هفتاد سال عبادت میکنم و این سیر معنوی از طی الارض و السماء هم مهمتر و بالاتر است.
نقل است روزى ، پيامبر گرامی اسلام از چهار نفر از قوم بنى اسرائيل ياد كرد كه هشتاد سال، خدا را پرستيدند، بى آن كه يك چشم بر هم زدنى، نافرمانى خدا کرده باشند : ايّوب، زكريّا، حِزقيل بن عجوز و يوشَع بن نون.
اصحاب پيامبر گرامی اسلام تعجّب كردند. در این هنگام جبرئيل نازل شد و عرضه داشت: یا مُحَمَّدُ، عَجِبَت أُمَّتُک مِن عِبادَةِ هؤُلاءِ النَّفَرِ ثَمانینَ سَنَةً لَم یعصُوهُ طَرفَةَ عَینٍ؛ فَقَد أنزَلَ اللَّهُ خَیراً مِن ذلِک فَقَرَأَ عَلَیهِ: إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَیلَةِ الْقَدْرِ وَمَآ أَدْرَاک مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ، هذا أفضَلُ مِمّا عَجِبتَ أنتَ وَ أُمَّتُک فَسُرَّ بِذلِک رَسولُ اللَّهِ صَلَّىالله عَلَیهِ وَآلِهِ وسَلَّمْ وَالنّاسُ مَعَهُ؛ اى محمّد! امّت تو از آن چند نفر كه هشتاد سال خدا را پرستيدند و يك چشم بر هم زدن هم او را نافرمانى نكردند، در شگفت شدند! خداوند، بهتر از آن را نازل كرده است و آن گاه اين آيات را بر پيامبر تلاوت نمود: ما آن را در شب قدر نازل كرديم . و تو چه دانى كه شب قدر چيست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است. اين ، برتر از آن چيزى است كه تو و امّت تو از آن تعجّب كرديد. پيامبر خدا و كسانى كه با او بودند ، از اين خبر ، خوش حال شدند.
کدام آدم عاقل
کدام انسان با ایمان و عاقلی است که چنین شبی را، چنین امکانی را، چنین فضیلتی را و چنین سیر معنوی را رها سازد؟ وقتی که انسان به تجربه یافته است که لحظه به لحظه عبادت و انجام رکعت به رکعت هر نماز، با سختیها و دشواریهای فراوان روبرو است، چه رسد یک عمر عبادت، هرگز درک چنین شب ارزشمند و بیمانند را، از دست نخواهد داد.
به امید آن که خداوند تبارک و تعالی، درک شب قدر و سیر معنوی آن و تقدیر خَيْرَ مَا سَأَلَكَ بِهِ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ را برای ما مقرر فرماید. آمین رب العالمین
دیدگاهتان را بنویسید