شهید حاج قاسم سلیمانی، چه داشت که نماد یک تفکر ناب و نماد یک اندیشه نورانی شد؟ چه کرد که نمونهی برجسته از تربیتشدگان اسلام گردید و توانست این چنین نقشآفرین و اثرگذار باشد؟ و چرا دیگران که همانند او دارای موقعیت، جایگاه و امکانات بودند و حتی بیشتر و بهتر آن را داشتند و دارند نتوانستند همانند او نقشآفرینی کنند؟
مَالِكٌ وَمَا مَالِكٌ! وَ اللّهِ لَوْ كَانَ جَبَلاً لَكَانَ فِنْداً، وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً
لاَیَرْتَقِیهِ الْحَافِرُ، وَ لاَ یُوفِی عَلَیْهِ الطَّائِرُ
اگر سنگ بود، صخرهاى سخت، محکم و نفوذناپذیر بود و اگر کوه بود، قلّهاى سرافراز، بىهمتا و دست نیافتنى بود که سم هيچ ستوری به بلنداى آن نرسد و هيچ پرندهای به اوجش پرنکشد و بر فراز آن نپرد.
شهید عالیمقام سردار سپاه اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی که سردار دلها و سیدالشهدای مقاومت نام گرفت؛ نماد یک تفکر ناب و یک اندیشه نورانی است. او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی است.
چهرهی درخشانی که به عنوان یک مکتب بروز کرد، فرزندان انقلاب اسلامی و مقاومت را در منطقه تربیت کرد و تحت تاثیر اندیشههای مجاهدانه خود قرار داد و فرماندهی جبهه مقاومت را به عهده گرفت و به قهرمان ملّت ایران و امّت اسلامی بدل شد.
با نقش ممتاز و برجستهاش توانست دولت آمریکا را رسوای کند، ضربهی حیثیّتی بر پیکر آن وارد سازد و قویترین فرمانده مبارزهی با تروریسم و قهرمانِ شکست استکبار شود.
به تعبیر رهبر انقلاب، او در عین این که سردار صلح و امنیت بود؛ بزرگترین شکستهای راهبردی را بر پیکر آمریکا وارد کرد، همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی نمود، شخصیتهای بزرگی از سران کشورها را مبهوت و مجذوب خود ساخت و اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد و شهادتاش معجزهای به پا کرد و قیامتی به پا ساخت و دشمنان را در مقابل عظمت ملّت ایران به کرنش واداشت.
حال این سؤال مطرح است
این چهره درخشان و این شهید والا مقام، چه داشت که نماد یک تفکر ناب و نماد یک اندیشه نورانی شد؟ چه کرد که نمونهی برجسته از تربیتشدگان اسلام گردید و توانست این چنین نقشآفرین و اثرگذار باشد؟ و چرا دیگران که همانند او دارای موقعیت، جایگاه و امکانات بودند و حتی بیشتر و بهتر آن را داشتند و دارند نتوانستند همانند او نقشآفرینی کنند؟
جواب
آنچه شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی را نماد یک تفکر ناب و اندیشه نورانی قرار داد؛ صفات برجستهی او است. او یک متفکر استراتژیک، یک اندیشمند صالح، یک طراح بینظیر، یک دیپلمات انقلابی، یک سیاستمدار مؤمن، یک فرمانده شجاع، یک جنگاورِ مسلّط، یک سرباز فداکار، یک عنصر معنوی و یک مربی دلسوز بود.
از همهی این صفات برجسته، مهمتر این که، همه صفاتی که شهید بزرگوار به آن آراسته بود؛ از تربیت اسلامی سرچشمه گرفته است، تربیتی که از او یک مسلمان مطیع، متعبد، مخلص، مجاهد و انقلابی ساخته بود. رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه میفرماید:
“عظمت او در اطاعت آگاهانه، مخلصانه و مجاهدانه است که از او یک شخصیت انقلابی و یک چهره ملی و بینالمللی ساخته است”.
شایستگی بر گرفته از تربیت صحیح اسلامی است که به سردار شهید، عظمت داده و کارش را با ارزش کرده است نه این که کارهایش او را با عظمت و مجبوب کرده باشد، چرا که هستند کسانی که شاید بهتر و بیشتر از سردار شهید کار کرده باشند؛ اما آن جایگاه و آن عظمت را پیدا نگردهاند.
اخلاص
اما آنچه در میان همه این صفاتِ برجسته، خودنمایی میکند “اخلاص” است. “اخلاص” یعنی انگیزه همه آنچه انجام میشود؛ فقط خدا باشد و بس. وقتی کار و فعالیت همه، خالصانه و برای خدا باشد؛ کار و فعالیت هم برکت، هم رشد، هم ارزش پیدا میکند، هم اثرگذار و هم ماندگار میشود.
با “اخلاص” است که آدم دیده میشود، ارزش پیدا میکند، مورد احترام قرار میگیرد، محبوب دلها شده و سردار دلها میشود؛ نه با عکس و تصویر، نه با تظاهر و ریا و …
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:
اِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقَةُ و ما بَلَغَ عَبدٌ حَقیقَةَ الْاِخلاصِ حَتّی لا یُحِبُّ أَنْ یُحَمَد عَلی شَی ءٍ مِنْ عَمَلِه
به درستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخلاص نمی رسد، مگر اینکه دوست نداشته باشد مردم ستایشاش کنند.
انسان مخلص نه شهوت شهرت دارد، نه میل به دیده شدن، نه نیاز به حساب آمدن، این انسان مخلص نه در فکر منافع است، نه در اندیشه پاداش، نه مسئولیت را پلهکان ترقی میکند و نه برای انجام وظیفه منتگذاری؛ بلکه مسئولیت را امانت الهی و پست و مقام را در حکم سربازی امام زمان و وظیفه را تاج افتخار برای خدمت میدانند.
و این در حالی است که بعضی، مسئولیت را پله ترقی میدانند، اینان نه تنها کار برای خدا نمیکنند که ریاکارانی هستند که برای منافع شخصی، برای دیده شدن، و برای شهرت پیدا کردن؛ از “ناچیزترین کارها” و حتی از “کارِنکرده” یا “ترک فعل” و یا از “کار دیگران”؛ عکس، بنر، فیلم و گزارش میگیرند تا خود را نمایش دهند، تا دیده شوند و به زعم خود پلههای ترقی را طی کنند!
آدمی که “اخلاص” نداشته نباشد به یقین مورد طمع شیطان و در کمینگاه شیطان است. قرآن کریم از زبان شیطان نقل میکند:
قالَ فَبِعِزَّتِکَ َلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ
به عزت و جلال تو قسم که همه خلق را گمراه خواهم کرد، مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند.
به امید روزی که بتوانیم با اخلاص، کارهایمان را ارزش داده و اثرگذار و ماندگار کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید