بخش سیزدهم بازخوانی قیام عاشورا: پاسخ امام حسین به عبداللّه بن زبیر

پیشنهاد عبداللّه بن زبیر

 

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام با اعلام حرکت به سوى عراق، عبداللّه بن زبیر که به اصطلاح از افراد مبارز و مخالف یزید بود و از مدینه فرار کرده و به مکّه پناهنده شده بود؛ خدمت آن حضرت رسید و به صورت ظاهر در یک سخن دو پهلو، گفت: یابن رسول اللّه! اگر من هم در عراق شیعیانى مانند شیعیان شما داشتم آنجا را به هر نقطه دیگر ترجیح مى‌دادم. ابن زبیر براى این که متهم نشود، در ادامه گفت: در عین حال اگر در مکّه اقامت کنید و بخواهید امامت و پیشوایى مسلمانان را داشته باشید؛ ما نیز با تو بیعت مى‌کنیم و پشتیبانى تو خواهیم بود.[1]

 

پاسخ امام حسین عَلَيهِ السَّلام به عبداللّه بن زبیر

 

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام در پاسخ به پشنهاد عبداللّه بن زبیر فرمود: اِنَّ اَبى حَدَّثَنى اَنَّ بِمَکّة کبْشاً بِهِ تُسْتَحَلُّ حُرْمَتُها فَما اُحِبُّ اَنْ اَکونَ ذلِک الْکبْشَ؛ پدرم به من خبر داد که به سبب وجود قوچى در مکّه احترام آن شهر درهم شکسته خواهد شد و نمى‌خواهم آن قوچ من باشم تا حرمت خانه خدا توسط من شکسته شود.

 

وَلِئنْ اُقْتَلْ خارِجاً مِنْها بِشِبْرٍ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اُقْتَلَ فیها وَلَئنْ اُقتَلْ خارِجاً مِنْها بِشِبْرَینِ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اُقْتَلَ خارِجاً مِنْها بِشِبْرٍ؛ و اگر یک وجب دورتر از مکّه به قتل برسم، بهتر است از این که در داخل آن به قتل برسم و اگر دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم بهتر است از اینکه در یک وجبى آن به قتل برسم.

 

وَاَیمُ اللّه لَوْ کنْتُ فى جُحْرِ هامَّة مِنْ هذِهِ الْهَوامِّ یسْتَخْرِجُونى حَتّى یقْضُوا بى حاجَتَهُمْ؛ و به خدا سوگند! اگر در لانه مرغى باشم مرا درخواهند آورد تا با کشتن من به هدف خویش برسند.

 

 وَاللّه لَیعْتَدُنَّ عَلَىَّ کما اعْتَدتِ الْیهُودُ فِى السَّبْتِ[2]؛ به خدا سوگند! همان گونه که قوم یهود احترام روز شنبه سمبل وحدت و روز تقرب به خداى خویش را درهم شکستند این­ها نیز احترام مرا درهم خواهند شکست.

 

یا ابْنَ الزُّبَیرِ لَئِنْ اُدْفَنْ بِشاطِئِ الْفُراتِ اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اُدْفَنَ بِفناءِ الْکعْبَةِ[3]؛ اگر من در کنار فرات دفن بشوم، براى من محبوب­تر است از اینکه در آستانه کعبه دفن شوم.

 

پس از آن که ابن زبیر از مجلس امام خارج گردید، آن حضرت چنین فرمود: إنَّ هذا یقُولُ لى کنْ حَماماً مِنْ حَمامِ الْحَرَمِ[4]؛ او به من مى‌گوید کبوتر حرم باش!

 

اِنَّ هذا لَیسَ شَىْءٌ مِنَ الدُّنْیا اَحَبَّ اِلَیهِ مِنْ اَنْ اَخْرُجَ مِنَ الْحِجازِ وَقَدْ عَلِمَ اَنَّ النّاسَ لا یعْدِلُونَهُ بى فَوَدَّ اَنِّى خَرَجْتُ حَتّى یخْلُو لَهُ[5]؛ او گرچه به ظاهر به بودن من در مکّه علاقه نشان مى­دهد ولى در واقع بیش از هر چیز به بیرون رفتن من از مکّه علاقه­مند است؛ زیرا مى‌داند با وجود من، کسى به او توجهى نخواهد­کرد و من با رفتنم میدان را برای او باز می‌گذارم.

 

 

بازخوانی پاسخ امام حسین عبداللّه بن زبیر

 

  1. ترسیم آینده ابن زبیر

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام در این گفتار راجع به گذشته ابن زبیر و نقش اساسی وی در راه اندازی جنگ جمل و موضع رذیلانه او در برابر امام على عَلَيهِ السَّلام، سخنى به میان نیاورد ولى در ضمن چند جمله، آینده ابن زبیر را براى وى ترسیم نمود و فرمود: اِنَّ اَبى حَدَّثَنى اَنَّ بِمَکّة کبْشاً بِهِ تُسْتَحَلُّ حُرْمَتُها؛ پدرم به من خبر داد که به سبب وجود قوچى در مکّه احترام آن شهر درهم شکسته خواهد­شد.

 

  1. هشدار به ابن زبیر

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام ضمن بیان پیش بینی پدر بزرگوارش، و این که نمی‌خواهم شکننده حریم کعبه باشم؛ به ابن زبیر هشدار می‌دهد که مواظب باش تو آن قوچی نباشی که حریم کعبه را درهم می‌شکند: فَما اُحِبُّ اَنْ اَکونَ ذلِک الْکبْشَ؛ نمى‌خواهم آن قوچ من باشم تا حرمت خانه خدا توسط من شکسته شود.

 

  1. پیش‌بینی امام محقق می‌شود

حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام با تمام هشدارهایی که به ابن­زبیر می‌دهد، متأسفانه این هشدارها به دلیل خباثت دورونی ابن زبیر، اثر نمی‌کند و پیش‌بینی امام على عَلَيهِ السَّلام توسط وی محقق می‌شود و در دو مرحله حریم کعبه و حرمت خانه خدا درهم شکسته می‌شود.

 

  1. حریم کعبه می‌شکند

حریم کعبه و حرمت خانه خدا توسط ابن زبیر در دو مرحله درهم شکسته شد. مرحله اول در درگیری با لشکریان یزید[6] و مرحله دوم در درگیری با حجاج بن یوسف ثقفی[7]. در هر دو درگیری، ابن زبیر کعبه را برای حفظ جان خود سپر قرار داد و به آن پناهنده شد و نیروهای مقابل با منجنیق مسجدالحرام را هدف قرار دادند و با گلوله‌های آتشین کعبه را ویران کردند و لوازم آن را به آتش کشیدند.

 

  1. تفاوت از زمین تا آسمان است

آری ابن زبیر در ظاهر همانند حضرت أَبا عَبدِاللهِ الحُسَين عَلَيهِ السَّلام مخالف یزید بود و از مدینه به قصد مبارزه با آن ملعون به مکّه آمده بود، اما تفاوت او در نیت و هدف، با آن بزرگوار از زمین تا آسمان است. این که می‌بینیم، یکی براى حفظ خود کعبه را سپر و بلاگردان خویش می‌کند و دیگری خود و اهل و عیالش را سپر و بلاگردان کعبه، یکى اسلام را فداى شخصیت خویش مى‌کند و دیگرى خود را فداى اسلام، یکی به سوى خود مى‌خواند و دیگرى به سوى خدا و یکی میل ریاست دارد و دیگری مسئولیت رهبری؛ به همین خاطر است. این که ابن زبیر می‌خواهد کبوتر حرم شود و دوست دارد آن بزرگوار از حرم خارج شود؛ به خاطر تفاوت بنیادی بین این دو راه و دو حرکت است، گرچه در ظاهر هر دو مشابه یک دیگرند. همین تشابه است که افراد ساده اندیش و کوته بین را به اشتباه می‌اندازد.


[1] – الاخبار الطوال، الشریف الرضی، ج1، ص244.

[2] – الکامل فی التاریخ، دار­الکتاب العربی، ج3، ص148.

[3] – مع الرکب الحسینی(2ج)، (بی­جا)، ج1، ص287.

[4] – همان/ ص284.

[5] – الکامل فی التاریخ، دار­الکتاب العربی، ج3، ص148.

[6] – مروج الذهب، دارالهجره، ج3، ص71.

[7] – الکامل فی التاریخ، دار­الکتاب العربی، ج3، ص412.

نوشته های مشابه

← نوشته قبلی

نوشته بعدی →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *