حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام به حضرت ابوالفضل فرمود: اِرْجِعْ اِلَیهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلی غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیةَ نُصَلِّی لِرَبِّنَا اللَّیلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ فَهُو یعلَمُ اَنِّی اُحِبُّ الصَّلوةَ وَتِلاوَةَ کتابِهِ وَکثْرَةَ الدُّعاءِ وَاْلا سْتِغْفارِ؛ به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی کار آنان را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا می داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقهی شدید دارم.
بنا به نقل طبری عصر پنجشنبه نهم محرم عمرسعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در آن ساعت در بیرون خیمه به شمشیرش تکیه نموده خواب خفیفی بر چشمانش مستولی شده بود.
زینب کبری علیهاالسلام سروصدای لشکر عمرسعد را شنید و جنب و جوش آنها را دید به نزد حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام آمد و عرضه داشت: برادر! اینک دشمن به خیمه ها نزدیک شده است.
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام سر از شمشیر برداشت و ابتدا فرمود: اِنِّی رَاءَیتُ رَسُولَ اللّه صلّی اللّه علیه و آله فِی الْمَنامِ فَقالَ لِی اِنَّک صائِرٌ اِلَینا عَنْ قَریبٍ؛ جدم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود فرزندم به زودی به نزد ما خواهی آمد.
سپس حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام، برادرش حضرت ابوالفضل عَلَیهِ السَّلام را خواند و فرمود: اِرْکبْ بِنَفْسِی اَنْتَ یا اَخِی حَتّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ ما لَکمْ وَما بَدَاءَ لَکمْ وَتَسْاءَلُهُمْ عَمَّا جاءَ بِهِمْ؛ جانم به قربانت، سوار شو و با آن ها ملاقات کن و انگیزه و هدف آنان را بپرس.
طبق فرمان حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام، حضرت ابوالفضل با بیست تن که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر نیز در میان آنان بودند، به سوی دشمن حرکت نموده و در مقابل آنان قرار گرفت و انگیزهی حرکتشان را سؤال نمود.
لشکریان عمرسعد در جواب گفتند: اینک از سوی امیر ابن زیاد حکم تازه ای رسیده است که باید شما بیعت کنید و الا همین الان وارد جنگ خواهیم شد.
حضرت ابوالفضل به سوی حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام برگشت و انگیزهی آنان را به عرض آن بزرگوار رسانید و حضرت در پاسخ وی چنین فرمود: اِرْجِعْ اِلَیهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلی غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیةَ نُصَلِّی لِرَبِّنَا اللَّیلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ فَهُو یعلَمُ اَنِّی اُحِبُّ الصَّلوةَ وَتِلاوَةَ کتابِهِ وَکثْرَةَ الدُّعاءِ وَاْلا سْتِغْفارِ؛ به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی کار آنان را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا می داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقهی شدید دارم.
حضرت ابوالفضل برگشت و از آن ها خواست تا کار خود را یک شب به تأخیر اندازند. عمرسعد چون در قبول این پیشنهاد مردد بود موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح و نظر آنان را جویا گردید. یکی از فرماندهان به نام عمروبن حجاج گفت: سبحان اللّه ! اگر اینها از ترک و دیلم بودند و چنین مهلتی را از تو درخواست می کردند بایستی به آنان جواب مثبت میدادی در صورتی که اینها فرزندان پیامبر هستند. قیس بن اشعث یکی دیگر از فرماندهان گفت: به عقیدهی من هم باید به این درخواست حسین جواب مثبت داد؛ زیرا این درخواست وی نه برای عقب نشینی آنها از جبهه و نه برای تجدید نظر است بلکه به خدا سوگند! فردا اینها پیش از تو به جنگ شروع خواهند نمود.
پس از گفتگوی زیاد پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل این بود: ما امشب را به شما مهلت می دهیم اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید، به نزد او میبریم و اگر امتناع کردید ما هم شما را به حال خود باقی نخواهیم گذاشت و جنگ است که سرنوشت شما را تعیین خواهد نمود و بدین گونه عمر سعد با پیشنهاد حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام موافقت کرد و اقدام خود را یک شب به تأخیر انداخت.
بازخوانی قیام عاشورا با بررسی سخنان حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام
بخش شانزدهم: رمزگشائی حرکت هوشمندانهی حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در عصر تاسوعا
- ایجاد آمادگی
به یقین حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام برای خواندن نماز و قرآن و دعا و مناجات عقب افتادگی نداشت که بخواهد در این ساعات آخر جبران کند. آن بزرگوار زمینه را برای غوغای فردا، آماده میکرد.
- جلوگیری از آسیبها
رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله در شرائط سخت نبرد از سه ناحیه ممکن است آسیب ببیند: یکی از ناحیهی اراده، ممکن است سست شود و یکی از ناحیهی هدف، ممکن است منحرف شود و یکی از ناحیهی نتیجه، ممکن است شکست بخورد و حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام چاره جوئی کرد و تمام این نگرانیها را با برنامهی شب عاشورا برطرف ساخت، چرا که سنت الهی بر این تعلق گرفته است که ارتباط با خالق هستی راه گشای شرائط سخت و طاقت فرسا است.
- إِنَّ اللَّهَ یدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا
حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام با حرکت هوشمندانهی خود، میخواهد به ما بفهماند که رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله اگر بخواهد در میدان نبرد سست نشود باید ارتباط با خداوند تبارک و تعالی را تقویت کند. خداوند در آیهی 153 سورهی بقره میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از شكیبایى و نماز مدد جویید كه خدا با شكیبایان است. منظور از معیت خداوند یعنی دست قدرت خداوند با کسانی است که از نماز و شکیبایی کمک بگیرند و چون خداوند عزیز و شکست ناپذیر است، معیت و همراهی او پیروزی و شکست ناپذیری را به ارمغان میآورد. همان گونه که خداوند در آیهی 153 سورهی بقره میفرماید: إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ بر آنان كه گفتند: پروردگار ما اللّه است و پایدارى ورزیدند، فرشتگان فرود مىآیند كه مترسید و غمگین مباشید، شما را به بهشتى كه به شما وعده داده شده بشارت است.
- اقدامی برگرفته از قرآن کریم
آن چه حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در حرکت هوشمندانه انجام داد، بر گرفته از قرآن کریم است. خداوند تبارک و تعالی در آیهی 250 سورهی بقره از زبان لشکریان خداپرست طالوت در معرکهی نبرد نقل میکند که گفتند: رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَینَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ؛ پروردگارا، بر دلهاى ما شكیبایى فرو آر و گامهاى ما را استوار ساز و ما را بر گروه كافران پیروز فرما. یا اصحاب کهف در هنگام قیام بر علیه طاغوت زمان دست به دعا برداشتند و گفتند: رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَیئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا؛ پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان. آیهی 10 سورهی کهف.
- رمز موفقیت
آن چه حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در حرکت هوشمندانه انجام داد، رمز موفقیت بشر بوده و هست، تجلیگاه و شاه بیت آن نماز است، بخاطر همین است كه امام باقر علیهالسلام میفرماید: أَوَّلَ مَا یحَاسَبُ العَبدُ عَلَیهِ الصَّلاةُ فَإِن قُبِلتَ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَإِن رُدَّت رُدَّ مَا سِوَاهَا؛ نخستین چیزى كه از بنده بازخواست میشود، نماز است. پس اگر پذیرفته شد، بقیهى اعمال هم پذیرفته میشود و ازاین رو در زیارت حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در بین تمام صفات برجستهی آن بزرگوار تنها عنوانی كه بیش از همه نمایان است، اقامهی نماز است و ما در زیارت آن بزرگوار میگوئیم: اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلاةَ؛ شهادت میدهم که تو نماز را اقامه کردی.
- شهید حججی
به یقین ارتباط عمیق با خالق هستی و توسّل قلبی به خداوند خاصه در شب عملیات، رزمندگان اسلام را خط شکن کرد و پیروز نمود، نه شعار ای ایران ای مرز پرگهر. آن چه شهید حججی را هنگام مثله شدن، نگه داشت، به یقین نماز بوده است، او قبل از آن که یک شهید باشد یک انسان مرتبط با خدا بود و ارتباط با خالق هستی این مقام را برای او فراهم کرد و شهادت نتیجهی آن بود.
- برکات ارتباط با خالق هستی (1)
ارتباط عمیق با خالق هستی برای رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله، برکات زیادی دارد. یکی از برکات تضمین استحکام است. ارتباط عمیق با خالق هستی، تضمین کنندهی استحکام و اقتدار نیروهایی است که می خواهند حماسه بیافرینند و می خواهند همیشه در مقابل ظلم و ستم، مبارزه کنند را محکم و استوار میسازد، و سستی در میدان نبرد را از او دور میکند. یکی دیگر از برکات حفظ از انحراف است. توسّل قلبی به خداوند، رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله را در مسیر حق و حقیقت و در مسیر هدف عالی خود حفظ میکند و از انحراف باز میدارد. یکی دیگر از برکات جلوگیری از شکست است. ارتباط عمیق با خالق هستی، رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله را از شکست و آسیب پذیری در مقابل دشمن حفظ میکند.
- برکات ارتباط با خالق هستی (2)
ارتباط عمیق با خالق هستی و توسّل قلبی رزمندهی جهادگر و مجاهد فی سبیل الله به خداوند تبارک و تعالی؛ جهاد را پیروز، شهادت را باعظمت، نهضت را پرثمر، قیام را اثرگذار و مبارزه را ماندگار میکند. پیروزی در جهاد، مخلوق معنویت و عرفان است، شکوه و عظمت شهادت، آفریدهی توسّل و فناء فیالله است و اثرگذار و ماندگاری نهضت و قیام ثمرهی محو در معشوق شدن است. آن چه ماجرای عاشورا را با عظمت، پُرشکوه، ماندگار و اثرگذار کرده است؛ همین ارتباط عمیق با خالق هستی، توسّل قلبی به خداوند، معنویت و عرفان، توسّل و فناء فیالله و محو در معشوق شدن است.
- برکات ارتباط با خالق هستی (3)
هرچه عرفان و معنویت قویتر و عمیقتر باشد جهاد در مقابل دشمنان کارسازتر و شهادت در راه خدا پر ثمرتر است، عظمت و شکوه نهضت، نه به خاطر مظلومیت یا چکاچک شمشیرهاست، بلکه به خاطر بعد معنوی قیام است، به خاطر ارتباط حضرت اباعبدالله الحُسَین عَلَیهِالسَّلام و یاران آن بزرگوار با خالق هستی است.
- پیام حرکت هوشمندانهی حضرت اباعبدالله الحُسَین عَلَیهِالسَّلام
حرکت هوشمندانهی حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام در توجه و توسّل و ارتباط قلبی با خالق هستی یک پیام دارد و آن عبارت است از: هر چه درگیری بیشتر، مبارزه نفسگیرتر، باید دعا، مناجات و ارتباط با خالق هستی بیشتر و عمیقتر باشد، بیشترین و معروفترین دعاها از سه امامی است که هر سه درگیر مبارزات بزرگِ مدّتِ عمر خودشان بودهاند، دعای کمیل، دعای عرفه، دعای ابوحمزه و صحیفهی سجادیه.
- عمومیت پیام
حرکت هوشمندانهی حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام فقط برای صحنهی نبرد نیست، در تمامی سختیها و در تمام مشکلات فردی و اجتماعی باید روی نماز حساب کرد، باید به نماز تکیه داد و باید دست به دامن نماز شد، سختیها و مشکلات با تکیه بر معنویت مرتفع میشود. خداوند در آیهی 153 سورهی بقره میفرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از شكیبایى و نماز مدد جویید كه خدا با شكیبایان است. تکیه بر هر چیز دیگر آدرس غلطی است که جامعه را گرفتار میکند و نمونههای آن بسیار است.
- آدرسهای غلط
آیا راه اندازی مراکز آموزشی و پرورشی توانسته است جوانان را تربیت کند؟ یا آن که فقط برای افراد یک مدرک بی ارزش به ارمغان آورده است؟
آیا تحصیل و پیمودن مدارج عالی علمی، توانست معضل یا مشکلی از جامعه حل کند؟ یا انبوه مهندس و دکتر بیکار به جامعه تحمیل کرد که به یکی از معضلات جامعه تبدیل شده است؟
آیا ساخت بیمارستانها و مراکز پیشرفتهی بهداشت و درمان، توانست سلامت جامعه را تأمین کند؟ یا عمدهی افراد از بیماریهایی مانند کلسترل بالا، دیابت، فشار خون و بیماریهای قلبی عروقی و اعصاب و روان رنج میبرند؟ و هر روز آمار مبتلایان به بیماریهای مذمن بیشتر شد؟
آیا راه اندازی کارگاهها و کارخانههای عظیم تولیدی توانست معضل بیکاری را حل کند؟ یا هر روز شاهد تعطیلی یکی پس از دیگری آنها هستیم؟
آیا تقنین این همه قانون توانست کشور را قانونمند کند؟ یا بیقانونی و هرج و مرج رفتاری، بلای خانمان سوز جامعه شد؟
آیا ساخت سالنها و میدانهای ورزشی و راه اندازی ورزشهای متنوع، توانست نشاط و شادابی برای جامعه و خاصه جوانان به ارمغان آورد؟ یا ورزش حرفهای به بداخلاقی، درگیری و به هدر دادن سرمایه های کلان منتهی شد؟
آیا جُنگهای متنوع و برنامه های شاد توانست آرامش و شادابی به ارمغان آورد؟ یا بر افسردگی، لودگی و ناهنجاری اخلاقی افزود؟
آیا تأسیس بانکها و مراکز اقتصادی توانسته است اقتصاد کشور را سامان دهد؟ یا وضعیت اقتصادی هر روز بدتر از دیروز شده است؟
آیا توسعهی فیزیکی قضائی و انتظامی، توانست امنیت و آرامش را برای جامعه به ارمغان آورد؟ یا جرم، بزهکاری و فساد افزایش یافت؟
آیا ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی توانست اقصاد را درمان کند؟ یا رشوه، اختلاس، قاچاق و دزدیهای میلیاردی هر روز بیشتر شده است؟
آیا ستاد مبارزه با مواد مخدر توانست قاچاق بیرویهی مواد مخدر را ریشه کن کند؟ یا هر روز بر آمار معتادان افزوده شده است؟ و میانگین سنی مصرف کنندگان به نوجوانان رسید؟
آیا ولع و عطش برای جمع مال و ثروت بی نیازی آورد؟ آیا ولع و عطش برای زندگی تجملی راحتی و آرامش آورد؟
در مسائل اقتصادی، بهداشت و سلامت، مبارزه با مفاسد و اعتیاد و جرم زدائی، جوانان، خانه و خانواده چه مقدار هزینه شده است؟ چه مقدار نتیجه داده است؟ چرا هرچه بیشتر هزینه می شود، کمتر نتیجه میدهد؟ چرا هرچه تلاش بیشتر میشود از مسیر دورتر میشویم؟ نه تنها ناهنجاریها حل نمیشود؛ بلکه هر روز بر آن افزوده می شود! چرا با این همه مسجد و حسینیه و مناسبتها و سوژههای ارزشی، باز شاهد لت و پار شدن جوانانمان باشیم؟
باید قبول کرد که خوب عمل نشده است، باید قبول کرد که راه اشتباه بوده است، باید قبول کرد که آدرس غلط دادند، باید قبول کرد که روش نادرست است و باید قبول کرد که در راه، در روش، در عملکرد، در کمیت، در کیفیت، اشتباه کردیم.
به دلیل جهانی شدن، جهانی فکر کردن، تعامل با جهان، تطبیق استانداردهای جهانی و هزاران ایدهی باطل، از ارتباط با خالق هستی که تبلور و شاه بیت آن نماز است و دوای دردها و چارهی مشکلات و سختیها است، فاصله گرفتیم و درعوض دنبال روی کسانی شدیم که خودشان در منجلاب فرو رفته و برای نجات خود دست و پا می زنند و ما نسخهی مردود شدهشان را نشخوار می کنیم.
- چاره اندیشی
آن چه از حرکت هوشمندانهی حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام فهمیده میشود این است که باید به جای عمل به نسخههای پیشرفت و توسعهی بیگانه، از نسخههای قرآنی بهره می گرفتیم، باید مشکلات فردی و اجتماعی را با تکیه بر قرآن و آموزههای دینی حل میکردیم. کسی نمی گوید سالن ورزش، بانک، بیمارستان، دانشگاه و … نمی خواهیم، بلکه میگوئیم اقتصاد اسلامی را با فرمولهای بانک جهانی نمیشود سامان دهی کرد، ناهنجاریهای اقتصادی را با بانک منهای قرآن نمیشود مرتفع کرد، ناهنجاری های اجتماعی را با راهکارهای غیر قرآنی نمیشود برطرف کرد، جُنگ و برنامه های متنوع مغایر با دین، نمیتواند برای جامعه آرامش و شادابی به ارمغان آورد. باید قبول کرد که در آموزش و پرورش، در تعلیم و تربیت، در تبلیغ و ترویج، در خانه و خانواده، در کلاس درس و دانشگاه، در فرهنگ و دینداری، در مدیریت و مسئولیت، در توسعه و پیشرفت، در تجارت و صنعت، در کار و تولید، در صادرات و واردات، در مصرف و استفاده از امکانات، در فیلم سازی، در برنامه ریزی، در مبارزه با مفاسد و ناهنجاری ها و … باید از نماز کمک گرفت.
گرچه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توجه به نماز، روند صعودی خوبی پیدا کرد، اما با وجود تمام تلاشها و کوششها، نماز و ارتباط با خالق هستی در جامعه جایگاه واقعی خود را به دست نیاورده است و قرآن کریم، به عنوان نسخهی نجات بخش بشری و بزرگترین دستورالعمل زندگی مادی و معنوی، کمتر مورد مراجعه و استفاده قرار گرفته است و از علوم سرشار و مواعظ حکیمانهی آن، که هدایت و رشد پویندگان آن را به عهده دارد و آنها را به سرمنزل سعادت و کمال ابدی رهنمون میسازد، کمتر بهره برداری شد. هنوز جنبه های فردی و اجتماعی این سفره گسترده الهی در جامعهی اسلامی محجور و پوشیده است، ما به معنی واقعی نتوانستیم از این مأدبهی الهی به درستی استفاده کنیم و آموزههای آن را آویزهی گوش نماییم.
- نیاز واقعی جامعه
کسی نمیگوید جامعه به بانک یا میدان ورزش یا فیلم یا آموزشگاهای آزاد و چه و چه نیاز ندارد، اتفاقا نیاز دارد به خوب و مجهز آنهم نیاز دارد و در این زمینه هر چه مسئولین در این زمینه کوشش کنند مردم لایق آن هستند؛ بلکه سخن ما به این معنا است که این مقولهها سخت افزارهایی است که نمی تواند جای نرمافزار را بگیرد، نمی تواند جای مراکز تربیتی و معنوی را بگیرد. این مقولهها پیشرفت و توسعهی واقعی حاصل نمیکند، هنجار تولید نمیشود، چرا که بعضی از این موارد یا خود ناهنجاری هستند یا تولید ناهنجاری میکنند، با ناهجاری و رفتارهای غلط نمیشود جامعه را اصلاح کرد، با کجی نمیشود به راستی رسید، با باطل نمیشود به حق رسید. اقتصاد سالم، سلامت و امنیت پایدار در سایهی ارتباط با خالق هستی است. تا معنویت و ارتباط با خدا جایگاه خود را پیدا نکند، این گونه توسعهها اثر بخش نخواهد بود. اگر نگرانی ختم بخیر شدن هستیم و اگر نگران آیندهی فرزندان خود هستیم و اگر هزاران نگرانی دیگر داریم؛ باید با نماز و معنویت آنها را برطرف نماییم.
آن مقدار که برای زندانها و آسایشگاهها و نقاهتگاهها هزینه شده است؛ یکصدم آن برای عوامل ایجادی و اثباتی هزینه شده بود و آن مقدار که قاضی و مأمور و زندانبان آموزش داده شده است یکصدم آن برای عوامل خدمتگزار مراکز مذهبی آموزش داده شده بود؛ به یقین بهتر و بیشتر نتیجه گرفته بودیم. اگر برای ادارهی شایستهی مساجد و مراکز مذهبی، کارگزاران لایق و خِبره آموزش داده بودیم، بهتر نتیجه گرفته بودیم. مگر مشخصهی مؤمنان این نیست که وقتی به حکومت رسیدند، باید نماز را اقامه کنند: الَّذِینَ إِن مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ؛ همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و این به این معنی است که ادارهی حکومت و پایداری آن به نماز است و اگر چنین میشد؛ دیگر مساجدمان بی رونق نبود، از جوانان خالی نبود، جوانانمان برای حضور در برنامههای مساجد، با عشق و علاقه، گوی سبقت را از یکدیگر می ربودند و هنجارآفرین میشدند.
امید که بتوانیم با ارتباط با خالق هستی، زندگی شرافتمندانهی خود را تضمین کنیم و با زندهنگه داشتن یاد و نام و حماسهی سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین عَلَیهِالسَّلام و زمینهی ظهور مصلح جهانی را فراهم نماییم. آمین یا رب العالمین.
دیدگاهتان را بنویسید