
(این مقاله، با مثالهای رنگی حروف، جهت سهولت در مطالعه را می توانید به صورت فایل PDF دریافت نمایید)
فهرست:
مقدمه
انواع «نبر» یا «تکیه صوتی»
انواع تکیههای صوتی کلمهای
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای ۱ تا ۵ حرفی متحرک
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف ساکن
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف تشدید
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف مد
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای دو حرف ساکن
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای چند عامل
شیوه تکیه گذاری بر کلمات با حروف اضافه یا معانی
حرکات عارضی
تکیههای مطلوب
مقطوع و موصول
مقدمه
در مبحث «مبانی و روش ترتیل خوانی قرآن کریم» اشاره شد، یکی از مبانی حسن ادای حروف و کلمات و یکی از روشهای زیبا خوانی و آهنگین خوانی قرآن کریم، رعایت «لحن و لهجه عربی» است همان گونه پیامبر گرامی بر آن تأکید کرده و میفرماید: «اقرَؤوا القرآنَ بألحانِ العَرَبِ و أصواتِها»([۱]) قرآن را با لحنها و لهجه عرب بخوانيد؛
اساسیترین اصل در رعایت «لحن و لهجه عربی»، وارد کردن فشار صوتی بر حرفی از یک کلمه است که در فارسی به آن «تکیه صوتی» و در عربی به آن «نبر» یا «ضغط» یا «ارتفاع صوت» و در انگلیسی به آن «اکسان» گفته میشود.
انواع «نبر» یا «تکیه صوتی»
«تکیه صوتی» بر دو گونه است
- «تکیه صوتی» بر حرفی از حروف یک کلمه؛
- «تکیه صوتی» بر کلمهای از کلمات یک جمله که به آن «تکیه مفهومی» گفته میشود.
انواع تکیههای صوتی کلمهای
- تکیههای صوتی موثر بر صحت قرائت قرآن کریم؛
- تکیههای صوتی موثر بر فصاحت قرائت قرآن کریم.
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حروف متحرک:
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای ۱ تا ۳ حرفی متحرک اصلی
در کلمات دارای ۱ تا ۳ حرفی متحرک اصلی «تکیه صوتی» یا «نبر» بر حرف اوّل قرار میگیرد (بدون محاسبه سكون در آخر) مانند:
کلمات ۱ حرفی (تکیه صوتی روی خود کلمه میرود) مانند: لَه – قُل – بَل – لَمْ
کلمات ۲ حرفی متحرک مانند: هُوَ – لَهُ – مَعَ – لَکَ – كُلِی – إذٰا – إلٰی – حَتیٰ
کلمات ۳ حرفی متحرک مانند: أَخَذَ – مَثَلَ – حَسِبَ – كَسَبَ – حَسَنٌ – قَمَرٌ – یَوْمٌ
نکته: اگر یك حرف اضافه (حرف معانی) به تمام كلمات ۱ تا ۳ حرفی اضافه شوند، در شمارش محاسبه نمیشوند مانند: أَلَمْ – فَقُلْ – فَمَنْ – فَعَلَى – فَأَخَذَ – فَخَلَقَ – فَسَقَىٰ – فَقَعُوا
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای ۴ یا ۵ متحرک اصلی
در کلمات دارای ۴ یا ۵ متحرک اصلی: تکیه صوتی بر حرف سوم متحرک از اوّل کلمه قرار میگیرد (بدون محاسبه ساكن در آخر) مانند:
کلمات ۴ حرفی متحرک مانند: یَعَدَكُمْ – مَالِكِ – کُتُبِهِ – خَلَقَکَ – کَلِمَةٌ
کلمات ۵ حرفی متحرک مانند: اَحَدُكُمٰا – خَزَنَتُهٰا – کَلِمَتُهُ – اَحَدَکُمَا – شَجَرَتَهَا
نکته: اگر یك حرف اضافه (معانی) به تمام كلمات ۴ تا ۵ حرفی اضافه شوند، در شمارش محاسبه نمیشوند مانند: فَعَدَلَك – فَمَثَلُهُ
انواع ساكنها
حروف ساكن مانند: بِسْمِ
حروف مشدد (حرف اوّل ساکن و حرف دوّم متحرک) مانند: رَبَّك = رَبْبَك
حروف مدی (حرف اوّل متحرک و حرف دوّم ساکن) مانند: ءٰامَنَ = ءَءْمَنَ
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف ساکن
کلماتی که بعد از حرف ساكن دارای ۱ حرف متحرک اصلی باشد (كوتاه یا كشیده) تکیه صوتی روی حرف قبل از ساکن میرود مانند: لَدَیْهِ – لَدَیْنَا – شَغَلَتْنٰا – نَعْبُدْ – مَفَتْر – عَلَیْکَ – جَعَلْنَا – اَلْحَمْدُ – لِلْوَالِدَیْنِ – عَنْكُمُ الرِّجْسَ – مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ
نکته: ضمه روی میم در عَنْكُمُ الرِّجْسَ – مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ عارضی است و بخاطر التقای ساکنین ضمه داده شده است که در شمارش به حساب نمیآیند و کلمه در حکم یک حرکت بعد از ساکن است.
کلماتی که بعد از حرف ساكن ۲ و ۳ حرف متحرک اصلی باشد (كوتاه یا كشیده) تکیه صوتی بر اوّلین حرف بعد از ساکن میرود
کلمات ۲ حرفی متحرک بعد از ساکن مانند: نَعْبُدُ – قَبْلَکَ – عِنْدَهُ – نَغْفِرُ – رَحْمَتِهْ.
کلمات ۳ حرفی متحرک بعد از ساکن مانند: اَنْفُسُهُم – رَحْمَتِهِ – اَنْزَلَهُ – وَالْمُؤْتَفِكَهْ – الْمُسْتَقِيمَ
کلماتی که بعد از حرف ساكن ۴ و ۵ حرف متحرک اصلی باشد (كوتاه یا كشیده) تکیه صوتی روی حرف سوم بعد از ساکن میرود
کلمات ۴ حرفی متحرک بعد از ساکن مانند: مانند: أفْئِدَتُهُمْ – وَالْمُؤْتَفِكَةَ
کلمات ۵ حرفی متحرک بعد از ساکن مانند: ….
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف تشدید
کلماتی که بعد از تشدید حرکتی نباشد، مثل قاعده اوّل در ساکن، تکیه صوتی روی حرف قبل از تشدید میرود (حرف قبل از ساکن در تشدید) مانند: رَبِّ – رَبَّکْ – حَقَّاً – قَدِّر – ثُمَّ.
نکته: قاعده تکیه صوتی در تشدید همانند ساکن است چرا که حرف اوّل در دل تشدید، ساکن و حرف دوّم متحرک است پس حرف مشدد، یک حرکت بعد از ساکن در دل خود دارد.
کلماتی که بعد از تشدید، ۱ یا ۲ حرف متحرک اصلی باشد، مثل قاعده دوّم در ساکن تکیه صوتی روی حرف مشدد میرود (حرف متحرک بعد از ساکن است).
کلمات دارای ۱ حرف متحرک بعد از تشدید مانند: رَبَّکَ – رَبَّناٰ – حَقَّهَ – سُجَّداً
کلمات دارای ۲ حرف متحرک بعد از تشدید مانند: نَتَّبِعُهْ – تَتَّبِعَن – لَا تَتَّخِذُوا – عَلَّمَهُ
کلماتی که بعد از تشدید، ۳ یا ۴ حرف متحرک اصلی باشد، مثل قاعده سوّم در ساکن تکیه صوتی روی حرف دوّم بعد از تشدید میرود. (با احتساب حرف متحرک در تشدید میشود حرف سوّم)
کلمات ۳ متحرک بعد از تشدید مانند:: نَتَّبِعُهُ – نَتَّخِذَهُ – أَتَتَّخِذُنَا
کلمات ۴ متحرک بعد از تشدید مانند: وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای حرف مد
کلماتی که بعد از حرف مدی، حرفی نباشد و یا بعد از حرف مد ۱ حرف باشد چه ساکن و چه متحرک، تکیه صوتی روی خود مد قرار میگیرد.
کلماتی که بعد از حرف مدی کلمهای نباشد مانند: یٰا – هٰا
کلمات دارای ۱ حرف متحرک بعد از حرف مدی باشد مانند: کاٰنَ – کاٰنُوا – قاٰلَ – جآءَ – عآدَ – هآدٍ – یَوْمِ – ماٰلِکْ – ءاٰمَنْ – سَأُریکُمْ
کلماتی که بعد از مد، ۲ یا ۳ حرف متحرک اصلی باشد مثل قاعده دوّم در ساکن، تکیه صوتی روی حرف بعد از مد قرار میگیرد
کلمات دارای ۲ حرف متحرک بعد از حرف مدی مانند: مٰالِکِ – ءاٰمَنَ – ءامَنُوا – جَاعِلٌ
کلمات دارای ۳ حرف متحرک بعد از حرف مدی مانند: جَاعِلُکَ – قَاتَلَهُمُ – جَاوَزَهُ – ءامَنَهُمْ – وٰالِدَتِکْ – شَٰاكِلَتِهْ – مَلٰائِکَتِهْ
کلماتی که بعد از حرف مد ۴ یا ۵ حرف متحرک کوتاه باشد، مثل قاعده سوّم در ساکن، تکیه صوتی روی حرف سوّم بعد از مد قرار میگیرد.
کلمات دارای ۴ حرف متحرک بعد از حرف مدی مانند: وٰالِدَتِکَ – شَٰاكِلَتِهِ – مَلٰائِکَتِهِ.
کلمات دارای ۵ حرف متحرک بعد از حرف مدی مانند: عَاقِبَتَهُمَا
نکته: حرف آخر کلمه اگر مدی باشد، یک حرف به حساب میآید.
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای دو حرف ساکن اصلی و عارضی
هر گاه یک حرف به آخر ساکن باشد و حرف آخر هم در حالت وقف، ساکن شود به دلیل ثقلی که پیدا میکند، تکیه صوتی روی آخرین حرف متحرک کلمه، قبل از دو ساکن قرار میگیرد.
این گونه موارد به چهار شکل است:
مخفف: دو حرف ساکن با هم مانند: عَلَیْکْ- حُسْنَیَینْ – فَلَیَصُمْهْ – فأهلَکَته، مِمَّا اکتَسَبْنْ
تنوینی: حرف ساکن و حرف تنوین دار در حالت وقف مانند: إِنْسْ – سِدْرْ – رَوْحْ – حُمْرْ.
مشدد: حرف مشدد در حال وقف (حرف اول تشدید ساکن و حرف دوم هم در حال وقف ساکن) مانند: لَدَیّ – سَامِرِیّ – مُسْتَقَرّ – مَفَرّ – اَضَلّ – عَدُوّ
مدی: انتهای حرف مدی ساکن و کلمه آخر هم ساکن مانند: فُرقَانْ – رَحِیمْ – مُبِینْ – مَهِينْ – مَكِينْ – دِینْ – نُورْ – خالدُونْ.
شیوه تکیه گذاری بر کلمات دارای چند عامل
تمام کلماتی که دارای ۲ یا ۳ یا ۴ عامل تکیه ساز متحد الشکل یا مختلف الشکل باشد، تکیه روی عامل آخر میرود.
اگر بعد از عامل آخر (ساکن یا تشدید) ۱ حرف متحرک باشد، مانند قاعده اوّل در ساکن، تکیه صوتی روی حرف قبل از عامل آخر میرود مثال ساکن: اَنْزَلْتَ – اَخْرَجَتْکَ و مثال تشدید مانند: تَنْکِحُوهُنُّ – طَلَّقْتُمُوهُنَّ و اگر عامل آخر مد باشد و بعد از آن یک حرف متحرک باشد، تکیه صوتی روی خود مد قرار میگیرد مانند: یُوفُونَ – مُقَرَّنِینَ – خَلَقْنٰاکُمْ – فَاتَّخَذْتُمُوهُم – فَأَسْقَینٰاکُمُوهُ
و اگر بعد از عامل آخر (ساکن یا تشدید یا مد) ۲ یا ۳ حرف متحرک باشد، مانند قاعده دوّم در ساکن، تکیه صوتی بر اوّلین حرف بعد از عامل آخر میرود. در ساکن مانند: سَوَّیْتُهُ و در تشدید مانند: ذُرِّیَّةَ – یَشَّقَّقُ – حآجَّهُ – لَنَسْئَلَنَّهُمْ و در مد مانند: ءابائِهِ – ءایاتِهِ
و اگر بعد از عامل آخر (ساکن یا تشدید یا مد) ۴ یا ۵ حرف متحرک باشد، مانند قاعده سوّم در ساکن، تکیه صوتی بر سوّمین حرف بعد از عامل آخر میرود. در ساکن مانند: … و تشدید مانند: … و در مد مانند: …
شناخت انواع حروف اضافه یا معانی
حروف اضافه یا معانی جزء اصل کلمه نیستند و نباید در شمارش حروف کلمه محاسب شوند
انواع حروف اضافه یا معانی
همزه استفهام: همزه قبل از کلمه (أ- إذَا) برای شمارش حروف کلمه، ابتدا (أ) جدا میشود و سپس کلمه شمارش میشود و چون إذا دو حرفی هست، تکیه صوتی روی حرف اوّل میرود أإذا یا کلمه أأنت
سین زمانی: سَأُریکُمْ – سَنَشُدُ
کاف تشبیه: کَمِثْلٍ – کَشَجَرَتٍ
کاف تأکید: کَمِثْلِهِ
لام تأکید: لَهُوَ و لَمَعَ
لام قسم: لَعَمرُکَ
لام اختصاص: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ
لام استحقاق: إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا
لام تعلیل: وَلَنُذِيقَنَّهُمْ
لام به معنای فی و الی: كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى
لام تأکی بر نفی: وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ – وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ
باء استعانت: الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ
باء سببیت: بِإِيمَانِهِمْ – بِكُفْرِهِمْ
باء متعدی: ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ
باء تأکید: أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ
واو استیناف: وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
واو عطف: إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ
واو قسم: وَاللَّهِ رَبِّنَا – وَالضُّحَىٰ – وَالتِّينِ و وَالزَّيْتُونِ
فاء عطف: فله و فَالَّذِينَ – فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ
فاء قسم: فَوَرَبِّ السَّمَاءِ – فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
تاء قسم: تالله
هاء تنبیه: هَا أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ
یاء ندا: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا – يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ
الف و لام تعریف: الْحَمْد – الرَّحْمَن – الرَّحِيم
در باء سببیه: بکم – بهما و لام مالکیت: لَکُمْ و لَنٰا، گرچه این دو حرف اضافه هستند اما به سبب تأثیری که در کاملتر شدن معنا دارند، تکیه صوتی برآن آنها تعلق میگیرد.
حرکات عارضی
اگر بعد از کلماتی که حرف آخر آن ساکن است، کلمهای بیاید که با الف وصل شروع شده باشد، در صورت وصل، طبق قاعده رفع التقای ساکنین، حرف ساکن آخر آن به وسیله حرکت عارضی متحرک میشود مانند:
فتحه عارضی: من در کل قرآن: مِنَ اللهِ – مِنَ الَّذِينَ
کسره عارضی تاء تأنیث: قَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَىٰ
کسره عارضی افعال امر: قُلِ اللَّهُ – بَشِّرِ الَّذِينَ – فَاعْبُدِ اللَّهَ
کسره عارضی افعال امر با لام ساکن: فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ – وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ
کسره عارضی افعال نهی: لَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ – لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ
کسره عارضی افعال مجزوم به حرف ماء: مَا يَفْتَحِ اللَّهُ
کسره عارضی افعال مجزوم به حرف لم: لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ – أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ
کسره عارضی افعال مجزوم به حرف لما:
در تمام این موارد و به دلیل التقای ساکنین، حرف ساکن آخر تبدیل به کسره شده است
ضمه عارضی ضمایر: مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ – عَلَيْهِمُ الْمَنَّ – عَنْكُمُ الرِّجْسَ – أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ
ضمه عارضی افعال: افعالی که لام الفعل آنان واو ساکن است و به دلیل التقای ساکنین، واو ساکن آنها تبدیل به ضمه شده است: فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ – اِشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ – اِشْتَرَوُا الْحَيَاةَ – اِشْتَرَوُا الْكُفْرَ – وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ – آتَوُا الزَّكَوٰةَ – وَعَصَوُا الرَّسُولَ – فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ – لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ – دَعَوُا اللَّهَ – يَرَوُا الْعَذَابَ – رَأَوُا الْعَذَابَ – رَأَوُا الْآيَاتِ – فَأَلْقَوُا السَّلَمَ – لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ
تکیههای مطلوب
- افعال تثنیه
افعال تثنیه که متصل به سکون هستند، تکیه صوتی آنها روی حرف آخر قبل از حرف تثنیه میآید تا در تلفظ، با مفرد آن تفاوت داشته باشد مانند: ذَاقَا الشَّجَرَةَ – وَاسْتَبَقَا الْبَابَ – وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ
- همزههای ساکن پس از حرف مد و لین
همزه ساکن صدایی ندارد و فقط دارای یک سکت است و اگر آخر کلمه قرار بگیرد با تکیه مطلوب، نشان داده میشود مانند: یَشآءْ – سُوءْ – شَیءْ
- حروف مشدد بعد از حروف مدی
به صورت حرفی: هر گاه بعد از حروف مقطع قرآن (که همگی ساکن هستند) یک حرف مشابه یا یا قاعده ادقام انجام شود، آن حرف بعد از ساکن، تشدید میگیرد و طبیعتاً اگر قبل از آن تشدید حرف مدی وجود داشته باشد، مانند: الم (الف لام میم) که میم اول با میم دوم، ادقام مثلین انجام شده و میم اول حذف و میم دوم مشدد میشود، برای نشان دادن آن تشدید، بعد از پایان مد و قبل از تشدید، تکیه صوتی مطلوب میآید: (الف لامّیم)
به صورت کلمهای: تمام کلماتی که بعد از حرف مد تشدید باشد مشدد، تکیه صوتی میگیرد مانند: وَالضّالِّینَ –
- حروف قبل از واو و یای مشدد
برای بهتر نشان دادن واو و یای مشدد، حرف قبل از تشدید تکیه صوتی میگیرد مانند: قَوَّامِينَ – إِيَّاكَ
مقطوع و موصول
مقطوع: کلماتی که یک کلمه هستند اما همیشه مقطوع و جدا نوشته میشوند و تکیه صوتی آنها بر اساس یک کلمه محاسبه میشود مانند: أنْ لَمْ – عَنْ مَنْ (عَنْ مَنْ تَوَلَّىٰ) – حَیْثُ ماٰ.
موصول: دو کلمههایی که همیشه به صورت یک کلمه نوشته میشوند
مورد اوّل: (اِنْ و لاٰ = إِلَّا) که اِنْ شرطی است و لای بعدی متعلق به فعل بعدی است و تکیه صوتی بر «لام» قرار میگیرد مانند: (إِلَّ اٰ) إِلَّا تَفْعَلُوهُ – إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا – إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ – وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي – وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي.
نکته: غیر از موارد فوق تمامی إِلَّا ها استثنا هستند مانند إِلَّا در لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ که تکیه صوتی آنان روی همزه إِلَّا قرار میگیرد.
مورد دوّم: (اَمْ ماٰ = اَمّاٰ) فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا – فَأَمَّا مَنْ طَغَىٰ – وَأَمَّا مَنْ خَافَ، تکیه صوتی بر «م» قرار میگیرد.
مورد سوّم: (مِنْ مَنْ) مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ، تکیه صوتی بر «م» قرار میگیرد.
مورد چهارم: (يَوْمَ ئِذٍ) يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ
مورد پنجم: (حِينَ ئِذࣲ) حِينَئِذࣲ
هم مقطوع و هم موصول: کلماتی که به دو صورت نوشته شده است
مورد اوّل: (أن لا = الّا) أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ – أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ
مورد دوّم: (إن ما = إمّا) وَإِمَّا نُرِيَنَّكَ
مورد سوّم: (عن ما = عَمَّا) عَمّا تَعمَلونَ
مورد چهارم: (من ما = مِمَّا) مِمَّا يَشۡتَهُونَ
مورد پنجم: (أم من = أمَّن) أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ – أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ – أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا
مورد ششم: (إنّ ما = إنّما) ماء کافه زائده و به معنای فقط مانند: إِنَّمَا اللَّهُ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ – إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
مورد هفتم: (إنّ ما = إنّما) مای موصوله مانند: إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ
مورد هشتم: (أنّ ما) مای موصوله قُلْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ
مورد نهم: (کُلَّ ما) كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا
مورد دهم: (کُلِّ ما) وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ
مورد یازدهم: (بئس ما) بِئْسَمَا اشْتَرَوْا – لَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ
گاهی مقطوع و گاهی موصول:
مورد اوّل: (فی ما = فیما) فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ – فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
مورد دوّم: (این ما =اینما) ماء کافه: أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ
مورد سوّم: (این ما =اینما) ماء موصوله: وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْبُدُونَ – قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ
مورد چهارم: (إن لم = إلّم)
مورد پنجم: (أن لن = الَّن) أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ – أَلَّنْ نَجْعَلَ لَكُمْ مَوْعِدًا
مورد ششم: (کی لا = کیلا) لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ
مورد: (أن لو = ألّو) وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا
مورد: (ابن ام = ابنؤم )
نكته
مای نافیه تکیه صوتی میگیرد مانند: مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ – مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ – أَفَلَا يَرَوْنَ – أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ.
مای موصوله بدون تکیه صوتی خوانده میشود مانند: وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ – قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ – فَمَن بَدَّلَهُ.
تکیه صوتی روی حرف آخر كلمات متحرک، نمیرود چرا كه یك حرف اضافه میشود مانند: إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، كه اگر تکیه صوتی روی (كَ) برود میشود إِيَّاكَع نَعْبُدُ وَإِيَّاكَع نَسْتَعِينُ و یا مانند: ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ كه اگر تکیه صوتی روی (دُ) برود میشود ٱلْحَمْ دُلِلَّهِ كه معنا تغییر میكند.
[۱]. اصول الكافي : ۲/۶۱۴/۳.
دیدگاهتان را بنویسید