
احکام خمس: فصل دوم، بخش 1: احکام خمس ارث
در مورد تعلق خمس به ارث سه نظر وجود دارد:
نظریه اول: آیات عظام: امام راحل، اراکی، بهجت، خامنه ای، زنجانی، صافی گلپایگانی، فاضل، مکارم، وحید و نوری: ارث خمس ندارد، مگر اینکه وارث بداند هنگامی که در دست مورث بوده متعلق خمس شده و خمس آن را نداده یا بداند که بر ذمه او بدهی خمس بوده و نپرداخته است در این دو صورت پرداخت خمس بر وارث واجب است.[1]
نظریه دوم: آیت الله خویی و آیت الله تبریزی: ارث خمس ندارد، مگر اینکه وارث بداند قبلاً به آن خمس تعلق گرفته و مورث آن را نپرداخته که در این صورت به احتیاط واجب خمس دارد و وارث باید خمس آن را بدهد ولی اگر وارث بداند که مورث خمسی بدهکار است باید خمس را از مال مورث بپردازد.[2]
نظریه سوم: آیت الله سیستانی: از مطالعه منهاج الصالحین و المسائل المنتخبة و توضیح المسائل ایشان[3] به دست می آید که مسأله سه صورت دارد:
صورت اول: میت اعتقادی به پرداخت خمس نداشته است. در این صورت هر چند پرداخت خمس بر او واجب بوده ولی پرداخت خمس بر وراث واجب نیست چه نسبت به صورتی که خمس متعلق به عین ارث موجود بوده و نداده و چه به ذمه او تعلّق گرفته و نداده است، در هر دو حال چیزی بر وراث نیست.
صورت دوم: میت اعتقاد به دادن خمس داشته، ولی عملاً خمس نمی داده است. در این صورت هر چند پرداخت خمس بر او واجب بوده ولی پرداخت خمس بر وراث واجب نیست چه نسبت به صورتی که خمس متعلق به عین ارث موجود بوده و نداده و چه به ذمه او تعلّق گرفته و نداده است، در هر دو حال چیزی بر وراث نیست.
صورت سوم: میت معتقد به دادن خمس بوده و خمس هم می داده ولی نسبت به برخی از اموال موفق به پرداخت خمس نشده در این صورت بر وراث واجب است، قبل از تقسیم ارث خمس را بپردازند هم خمسی که به عین اموال موجود تعلق گرفته و هم خمسی که بر ذمه میت بوده است.
خمس ارث غیر مورد انتظار
در خصوص خمس ارث میتی که انسان با او خویشاوندی دوری داشته و توقع و گمان ارث بردن از او را نداشته، چند نظر است:
نظریه اول: آیت الله وحید: واجب است در صورتی که از مخارج سالش زیاد بیاید خمس آن را بدهد.[4]
نظریه دوم: آیات عظام: اراکی، بهجت، خویی، تبریزی، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل کلپایگانی، مکارم: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید به احتیاط واجب خمس آن را بپردازد.[5]
نظریه سوم: آیات عظام: امام راحل، خامنه ای و نوری: اگر از مخارج سالش زیاد بیاید، احتیاط مستحب آن است که خمس آن را بدهد.[6]
خمس درآمد بین سال فوت
کسی که مانند تاجر و کاسب باید برای دادن خمس، سال قرار دهد، اگر منفعتی به دست آورد و در بین سال بمیرد، چند نظر است:
نظریه اول: آیات عظام: امام راحل، اراکی، خویی، خامنه ای، زنجانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، وحید، نوری: باید مخارج تا موقع مرگش را از آن منفعت کسر کنند و خمس باقیمانده را بدهند.[7] و آیت الله زنجانی افزوده است: البته مخارج ضروری کفن و دفن و مراسم ترحیم که اگر از مال میت صرف آنها نشود، آبروی میت در خطر است، از مخارج میت به شمار می آید و خمس به آنها تعلق نمی گیرد.[8]
نظریه دوم: آیت الله تبریزی: بر ورثه لازم نیست خمس باقیمانده را بدهند.[9]
فهرست کامل احکام ضروری خمس:
کلیات خمس
فصل اول: تعیین مبدأ سال خمسی
فصل دوم: لیست اموال شانزده گانه مکلف
بخش اول: حکم خمس ارث
بخش دوم: حکم خمس هدیه و بخشش
بخش سوم: حکم خمس سرمایه
بخش چهارم: حکم خمس درآمد کسب و کار مصرف شده
بخش پنجم: حکم خمس درآمد کسب و کار پس انداز شده
بخش ششم: حکم خمس قرض و وام مصرف شده
بخش هفتم: حکم خمس قرض و وام پس انداز شده
بخش هشتم: حکم خمس قرض به دیگران
بخش نهم: حکم خمس طلب از دیگران
بخش دهم: حکم خمس مهریه
بخش یازدهم: حکم خمس دیه
بخش دوازدهم: حکم خمس صدقات و وجوه شرعیه
بخش سیزدهم: حکم خمس حقوق بازنشستگی
بخش چهاردهم: حکم خمس حق بیمه
بخش پانزدهم: حکم خمس باقی مانده آذوقه در آخر سال خمسی
بخش شانزدهم: حکم خمس مال حلال مخلوط به حرام.
فصل سوم: مؤونه زندگی و حکم خمس آن
بخش اول: خرید زمین برای ساخت منزل؛
بخش دوم: پس انداز برای خرید منزل؛
بخش سوم: حکم خمس رهن منزل؛
بخش چهارم: مبلغ فروش منزل؛
بخش پنجم: پس انداز برای ازدواج؛
بخش ششم: خرید جهیزیه؛
بخش هفتم: پس انداز برای خرید جهیزیه؛
بخش هشتم: خرید وسیله نقلیه؛
بخش نهم: پیش خرید منزل و خودرو؛
بخش دهم: آذوقه زائد بر مصرف سال؛
بخش یازدهم: سپرده های حج و عمره؛
بخش دواردهم: لباس احرام و قربانی؛
بخش سیزدهم: کفن و قبر؛
فصل چهارم: بخش اول: شیوه تخمیس اموال کسی که سال خمسی ندارد
بخش دوم: موارد لزوم مصالحه با حاکم شرع
بخش سوم: مظالم و حکم آن
[1]. چنان که در عروة الوثقی در فصل (فیما یجب فیه الخمس) آمده است «مسأله 50: اذا علم ان مورّثه لم یؤدّ خمس ما ترکه وجب اخراجه سواء کانت العین التی تعلق بها الخمس موجودة فیها او کان الموجود عوضها بل لو علم باشتغال ذمته بالخمس وجب اخراجه من ترکته مثل سائر الدیون»
متن مذکور مورد قبول مراجع مذکور است (العروة الوثقی، ج4، ص277) در توضیح المسائل مراجع نیز آمده است: مسأله 1755 اگر مالی به ارث به او برسد و بداند کسی که این مال از او به ارث رسیده خمس آن را نداده باید خمس آن را بدهد و نیز اگر در خود آن مال خمس نباشد ولی انسان بداند کسی که آن مال از او به ارث رسیده، خمس بدهکار است باید خمس را از مال او بدهد. متن فوق مورد قبول همه مراجع مذکور است، البته عبارت آیت الله بهجت نسبت به صورتی که مورّث بابت خمس بدهکار است ساکت می باشد. (توضیح المسائل مراجع، ح2، م 1755؛ خامنه ای اجوبه، س864؛ وحید توضیح المسائل، م 1762.)
[2]. ناگفته نماند که آنچه در توضیح المسائل مراجع درباره نظر استاد معظم آیت الله تبریزی1 ذکر شده که در صورت یقین وارث به تعلق خمس به عین مال مورّث اظهر عدم وجوب خمس است، نظر سابق ایشان بوده، و نظر اخیر او همان است که ملاحظه شد. توضیح المسائل معظم له، چاپ 1382، ص258.
[3]. منهاج الصالحین، ج1، م 1254و المسائل المنتخبة م 617 و توضیح المسائل، م 1764.
[4]. توضیح المسائل، 518 مسأله 1771.
[5]. توضیح المسائل مراجع، 2، م 1754؛ زنجانی المسائل الشرعیه، م 1762.
[6]. توضیح المسائل مراجع، 2، م 1754.
[7]. توضیح المسائل مراجع، ج2، م 1767.
[8]. همان
[9]. همان





دیدگاهتان را بنویسید